* شانس نام مستعار خداست *

با زبانی سرخ همچنان سری سبز دارم

* شانس نام مستعار خداست *

با زبانی سرخ همچنان سری سبز دارم

* شانس نام مستعار خداست *
با زبانی سرخ، همچنان سری سبز دارم

❤ بِسمِ اللهِ الرَحـمنِ الرَحیم. وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَــقُـــولُـــونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ و ما هُوَ إلا ذکرٌ اللعالمین❤

سال‌هاست که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لب‌های خشک و ترک خورده بشر تازیانه می‌زند. آن زمان که دروازه‌های بهشت باز بود هر کسی با حرفه‌ای خود را به آن باب می‌رساند و ما نسل سومی‌ها (یا همان دهه شصتی‌ها) هم که دستمان درگیر صفر و یک است، بابی را گشودیم تا جرعه‌ای را تا شهادت بنوشیم. افتخارم این است که سرباز ولایت فقیه هستم و هرچند دستم خالیست، اما دلم پر است از عشق به ولایت. افتخارم پایبندی به دین مبین اسلام و فرهنگ و تمدن غنی ملی ایرانی است؛ که اگر این دو را در کنار هم حفظ کنیم به اوج قله‌های افتخار و سعادت خواهیم رسید. اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و شیعته والمستشهدین بین یدیه.


خدایا ببخش مرا:

به خاطر مطالبی که به خاطر تو ننوشتم،
به خاطر کامنت‌هایی که تو در آن نبودی،
از اینکه با مطالبم بنده‌ای را از تو دور کردم،
که می‌توانستم با اطلاع بیشتر بنویسم اما کم کاری کردم،
که وقتی مطالبم پرنظر و پر بازدید شد، گمان کردم که از سعی تلاش خودم است و تو را فراموش کردم،
که در وبلاگی مطلبی به چشمم خورد که تو در آن بودی ولی در آن تأمل و درنگ نکردم،
به خاطر اینکه به دوستی در وبلاگی بی‌ادبی و یا بی‌اعتنایی کردم،
به خاطر اینکه شکر این نعمت را بجا نیاوردم،
برای اینکه بدون قصد قربت پشت میز کار نشستم،
که گاهی اوقات به جای وظیفه و تکلیف به سلیقه خود نوشتم و نظر گذاشتم،
که کلبه ام آماده پذیرایی از حضرت ولیعصر (عج) نبود، چرا که برای خود مینوشتم نه برای او،
خدایا از «تو» نوشتن را به من آموختی، «برای تو» نوشتن هم به من بیاموز که چه سخت و چه شیرین است «برای تو» نوشتن.


اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
بایگانی
نویسندگان

نوار غزه با ۳۶۴ کیلومتر مربع مساحت و حدود دو میلیون و ۳۰۰ هزار نفر جمعیت، متراکم‌ترین نقطه جمعیتی جهان (با بیش از ۶ هزار و صد نفر در هر کیلومترمربع) محسوب می‌شود.

حدود ۷۰ درصد فلسطینی‌های ساکن نوار غزه از بخش‌های دیگر فلسطین به این منطقه آواره شده‌اند. غزه با مصر و رژیم صهیونیستی مرزهای مشترک دارد. غزه ۱۱ کیلومتر با مصر و ۵۱ کیلومتر با فلسطین اشغالی مرز مشترک دارد و از ۴۰‌ کیلومتر ساحل مدیترانه‌ای نیز برخوردار است.

کنترل این باریکه تنها از سال ۲۰۰۵ در اختیار فلسطین قرار گرفت. غزه از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۷ تحت کنترل مصر و از ۱۹۶۷ تا ۲۰۰۵ نیز برای مدت ۳۸ سال تحت اشغال رژیم صهیونیستی قرار داشت. از سال ۲۰۰۵ که نظامیان اسرائیلی مجبور شدند از باریکه غزه خارج شوند و کنترل آن در اختیار جنبش حماس قرار گرفت، غزه بیش از همه شاهد محاصره و جنگ بود. رژیم صهیونیستی از سال ۲۰۰۷ تاکنون غزه را تحت محاصره همه‌جانبه دارد و این باریکه را به بزرگ‌ترین زندان روباز جهان تبدیل کرده است. از سال ۲۰۰۵ تاکنون رژیم صهیونیستی جنگ‌های مکرری نیز علیه غزه انجام داد که از جمله می‌توان به نسل‌کشی پنج روزه فوریه ۲۰۰۸، جنگ ۲۲ روزه ۲۰۰۸، جنگ ۸ روزه ۲۰۱۲، جنگ ۵۱ روزه ۲۰۱۴ و جنگ ۱۲ روزه ۲۰۲۱ اشاره کرد.

اکنون بار دیگر غزه شاهد جنگ است، جنگی که تاکنون حدود بیش از دو هزار و 800 شهید و بیش از ده هزار زخمی داشته است.

تفاوت جنگ اخیر با ۵ جنگ مهم گذشته در این است که در جنگ‌های گذشته رژیم صهیونیستی مهاجم بوده و فلسطینی‌ها مدافع بودند، اما جنگ اخیر با تهاجم بی‌سابقه حماس به اراضی اشغالی آغاز شد و رژیم صهیونیستی در واکنش به این اقدام، حمله همه‌جانبه علیه غزه را آغاز کرد. در واقع، حمله حماس به اراضی اشغالی سنگین‌ترین شکست نظامی رژیم صهیونیستی بود زیرا علاوه بر غافلگیری اطلاعاتی و نظامی، تاکنون بیش از ۱۵۰۰ صهیونیست کشته و بیش از ۳۵۰۰ نفر نیز زخمی شدند.

این در حالی است که در جنگ ۲۲ روزه ۱۳ نفر، در جنگ ۸ روزه تنها ۳ نفر، در جنگ ۵۱ روزه ۶۸ نفر و در جنگ ۱۲ روزه نیز ۱۴ صهیونیست کشته شدند. با توجه به این وضعیت، رژیم اشغالگر قدس که به شدت خشمگین از این شکست است، حملات علیه باریکه غزه را آغاز کرده و همچنان ادامه می‌دهد و خبرها نیز حاکی از امکان آغاز حمله زمینی به غزه است.

مصطفی برزی / Mostafa Barzi

۱۵ مهرماه ۱۴۰۲ در تاریخ سیاسی منطقه غرب آسیا ماندگار خواهد شد. در این روز، رزمندگان جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) با حمله به رژیم صهیونیستی، سنگین‌ترین شکست تاریخ ۷۵ ساله این رژیم جعلی را بر آن تحمیل کردند.

رهبر معظم انقلاب روز ۱۸ مهرماه در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان افسری دانشگاه‌های نیروهای مسلح در سخنان‌شان به طوفان الاقصی اشاره و آن را تبیین کردند. سخنان رهبر معظم انقلاب ۴ بعد داشته که به شرح زیر است.

۱. شکست غیرقابل ترمیم

بُعد نخست این است که رژیم صهیونیستی متحمل سنگین‌ترین شکست تاریخ خود شده است. رژیم جعلی صهیونیستی همواره تصویری از خود ارائه کرده که نشان می‌داد از قوی‌ترین بازیگران منطقه غرب آسیا به‌خصوص در دو بعد نظامی و اطلاعاتی است.

در واقع رژیم اشغالگر قدس به دلیل همین هویت اطلاعاتی و نظامی برای خود یک قدرت نرم رسانه‌ای و بین الاذهانی ایجاد کرده بود. یکی از دلایل عادی‌سازی روابط برخی کشورها با رژیم صهیونیستی نیز همین عامل بود، اما ۱۵ مهر ۱۴۰۲ این هویت از بین رفت. رژیم صهیونیستی دچار یک غافلگیری و شوک بزرگ اطلاعاتی، امنیتی و نظامی شد به‌نحوی‌که خشونت و حملات همه جانبه‌ای که بعد از عملیات طوفان الاقصی علیه غزه انجام داد بیش از آنکه یک راهبرد نظامی - عقلانی باشد، واکنشی خشمگین به این شکست بزرگ بود. ۱۵ مهر ۱۴۰۲ آبرو و اعتبار نظامی و اطلاعاتی رژیم غاصب صهیونیستی از بین رفت.

در واقع، طوفان الاقصی سازمان‌های اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی را با انتقادهای شدیدی مواجه کرده و احتمالاً نیز تغییرات جدی در این سازمان‌ها ایجاد خواهد کرد. حملاتی که این رژیم پس از طوفان الاقصی علیه باریکه غزه انجام می‌دهد با هدف کاستن از سنگینی این شکست بزرگ و ترمیم این اعتبار از دست رفته است، اما رهبر معظم انقلاب قاطعانه بیان فرمودند که: «در این قضیه ۱۵ مهر به این طرف، رژیم غاصب صهیونیستی هم از لحاظ نظامی و هم از لحاظ اطلاعاتی یک شکست غیرقابل ترمیم خورده است. شکست را همه گفتند، من تأکیدم به غیرقابل ترمیم بودن است. من می‌گویم این زلزله ویران‌گر توانسته است بعضی از سازه‌های اصلی حاکمیت رژیم غاصب را ویران کند که تجدید بنای آن سازه‌ها به این آسانی امکان‌پذیر نیست.»

مصطفی برزی / Mostafa Barzi

سال گذشته اپوزیسیون برانداز خارج‌نشین با مستمسک قرار دادن یک واقعه تلخ، در پی تحقق اهداف سیاسی خود برآمدند و کوشیدند، نظام مستقر در ایران را طی یک روند چند ماهه منزوی، مطرود، بی‌اعتبار و در نهایت ساقط نمایند. اما برخلاف انتظار، هدف مزبور صورت واقعیت به خود نگرفت و پس از وحدت و مرافقت اولیه، کثرت و مفارقت، نصیب‌ براندازان شد. در وجیزه پیش رو به ذکر دلایل شکست پروژه براندازی در پاییز سال گذشته پرداخته‌ام.

۱- غریبگی با مناسبات سنتی جامعه ایران:

نخستین عاملی است که ضد انقلاب را در رسیدن به مطلوب خویش ناکام گذاشت، بیگانگی با امر سنتی بود. براندازان و در صدر آن‌ها فرزند پهلوی دوم، بارها در مواضع خود، بر لزوم بازگشت نظام سیاسی سکولار تاکید و تصور داشتند که جامعه هنجارمند ایرانی با ایده آن‌ها همراهی نشان خواهد داد. دلیل عدم همراهی مردم با ایده سکولاریسم، تقید تاریخی بخش‌های وسیعی از جامعه ایران به امر دینی و دین‌مداری(به عنوان یکی از وجوه مهم سنت) است. شواهد موجود از جمله حضور گسترده در مراسمات مذهبی نشان می‌دهند که توده ایرانیان با وجود دگردیسی فرهنگی و اجتماعی، همچنان دین‌مدار هستند و پایبندی سیاست به اصول دیانت را مطالبه دارند.

۲- بیگانگی با تمایلات سیاسی مردم:

دومین عاملی که روی شکست پروژه براندازی تاثیر گذاشت، فرض اشتباه جریان ضد انقلاب درباره تمایلات سیاسی مردم ایران خاصه بخش‌های جوان بود. جریان ضد انقلاب تصور می‌کرد با رادیکالیزه‌نمودن یک غائله حول یک دختر جوان، می‌تواند توده مردم را با امیال خود همراه سازد و بدین شکل، انقلاب را تحقق بخشد. این در حالی است که خردِ جامعه‌ی ایرانی، اصلاح روندها را به شورش و اغتشاشِ منتهی به انقلاب رجحان می‌دهد و هیچ‌گاه حاضر نیست، عنصر بیرونی برایش تعیین تکلیف کند. براندازان قصد داشتند با کاربست عنصر زور(force) وضعیت انقلابی را برساخته و توده‌ها را به همراهی با این وضعیت وادار سازند؛ اما نشد. به بیان فلسفی، نه سوبژکتیویه براندازان، انقلابی شد و نه اوبژکتیویه آن‌ها.

مصطفی برزی / Mostafa Barzi

نخستین روز سال تحصیلی، خاطره‌ مشترک همه ماست. این روزها، با شادی و لبخند، خاطرات نخستین روزهای مدرسه‌ خودمان را مرور می‌کنیم. اما، اگر کمی فکر کنیم به خاطر می آوریم که آخرین روزهای تابستان، برای بسیاری از ما، آرام و غم‌انگیز بود. چیزی شبیه غروب جمعه‌ها.

احساسی که نسبت به روزهای شروع سال تحصیلی داشتیم و داریم، می‌گذرد. تلخ یا شیرین، در طول زندگی آنقدر شروعها و پایان‌های مهم را تجربه می‌کنیم، که کمتر فرصتی برای به یاد آوردن آن روزها، باقی می‌ماند. اما، آنچه در طول سال تحصیلی روی داده است، برخوردهایی که پدر و مادر و معلم، با ما داشته‌اند، فراموش نمی‌شوند. حتی اگر در ذهن هوشیار ما، باقی نمانند، در ناخودآگاه ما، می‌مانند.
 
رفتارهای خوب، همچون دانه‌ای، جوانه‌ می‌زنند و در سالهای بعد رشد می‌کنند و رفتارهای نادرست،‌ زخم‌هایی به جان ما می‌زنند که اگر در ظاهر، التیام هم بیابد، جای آن را گاه تا پایان زندگی، می‌توان در رفتارها و تصمیم‌هایمان مشاهده کرد.

مصطفی برزی / Mostafa Barzi

هفته دفاع مقدس بر تمامی دلاور مردان ایران زمین، آنانکه شیوه زیستن و مردن، سوختن و ساختن، صبر و شکیبایی و زیر بار ذلت و خواری نرفتن را به ما آموختند و بر خانواده شهیدان که ما هر چه داریم از وجود پر برکت آنان است مبارک باد.

برایم سخت است از آنان که ندیده ام سخن بگویم؛ از آنان که افتخاری در دل تاریخ اند. باید که پلی زنم از درونم به معنای انسانیت.

مصطفی برزی / Mostafa Barzi

مصطفی برزی / Mostafa Barzi

نمیدونم چرا از هر کی میپرسی یه جمله درباره شهدا بگو، با یه حالتی میگه: شهدا شرمنده ایم.

اصلا انگاربرخی به جای اینکه در راه شهدا قدم بردارند، عادت دارند مدام بگویند "شهدا شرمنده ایم"

عزیز من ، شهدا شرمنده ایم  که ذکر نیست  فکر کنی اگه روزی یه دور تسبیح اینو بگی، در بهشت باغی زیبا در اختیارت می گذارند!

دهان را ببند و آستین را بالا بزن و بیا وسط میدان و به جای تکرار مکررات این جمله تکراری، با اعمال خود نشان بده که راه شهدا رفتنی است نه تحسین کردنی.

شهدا شرمنده ایم از جمله نواهایی است که معمولا هر کاروانی که به جنوب می رود و یاد شهدا را زنده نگه می دارد، می سراید!

هیچ وقت این شعار با شور و خالی از شعور نتوانست راضی ام کند. یعنی که چه شرمنده ایم؟ یک عده همه زندگانی شان را خرج کردند که ما فقط بگوییم شرمنده ایم؟

کاش فریب شیطان را نخوریم. کاش تجربه ای به اندازه  یک هبوط را از آدم عبرت خویش کنیم. کاش به جای اینکه هر روز با نفس زمزمه کنیم که "یا لیتنی کنت معکم" که شهدا شرمنده ایم، که نهی از منکر رو فقط برای غیر خود بدونیم، که فقط با خوندن متنی و یا رفتن به یادواره ای از شهداو اومدن شب قدری به خود بیایم.

برای همیشه، نه فقط برای لحظه ها واقعا به خود بیایم. به خود اومدنی که به شهیدامون بگیم شهدا ما دیگه شرمنده نیستیم. دیگه حرمت خون شما رو حفظ می کنیم. دیگه بی شما این سرزمین، بی شما شلمچه و اروند و طلائیه و فکه و.. غریب نمانده اند.

من که شرمنده نیستم.

مصطفی برزی / Mostafa Barzi

واژه کودتا  که از زبان فرانسوی وارد زبان فارسی شده، به معنی ضربه ناگهانی به دولت است. این واژه در فرهنگ سیاسی یعنی برافکندن دولت و جابجایی قدرت در درون نظام از گروهی به گروه دیگر که معمولا به صورت ناگهانی و قهرآمیز صورت می گیرد که حتی می تواند پیامدهای اجتماعی نیز در پی داشته باشد.

یک کودتا در دو صورت موفق خواهد شد: یا فعالان سیاسی در جامعه کم شمار باشند و یا کودتا باید به تایید بخش جالب توجهی از فعالان سیاسی برسد. تقسیم قدرت نیز در کودتا میان گروه های سیاسی به سختی صورت می گیرد و در غیاب این شرایط کودتا به شکست یا جنگ داخلی می انجامد.

فرق انقلاب با کودتا در این است که انقلاب ماهیت مردمی دارد ولی کودتا چنین نیست. در کودتا یک اقلیت مسلح و مجهز به نیرو، در مقابل اقلیت که حاکم بر اکثریت جامعه است، قیام میکنند و وضع‏ موجود را در هم می ریزد و خود جای گروه قبلی قرار میگیرد و این استقرار ارتباطی به صالح یا ناصالح بودن کودتاگران ندارد؛ آنچه که اهمیت دارد اینست که در کودتا اکثریت مردم از حساب خارج هستند و در فعل و انفعالات نقشی ندارند.

در میان کودتاها و شبه انقلاب ها، انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب به ‏تمام معنی واقعی است که در واقع اگر قرار باشد نظیری برای آن پیدا کنیم‏، شاید بتوانیم انقلاب صدر اسلام را مثال بزنیم .ماهیت انقلابی این انقلاب از بسیاری از انقلاب های اصیل در تاریخ ، اصیل تر است، چرا که در این انقلاب اکثریت افراد یک ملت از زن و مرد و پیر و جوان با دست خالی، اما با روحیه ای انقلابی علیه یک رژیم قدرتمند قیام کردند و به پیروزی رسیدند.

کودتای 28 مرداد 1332 یکی از نقاط پرمسئله و حساس تاریخ معاصر ایران است که سرنوشتی متفاوت را برای کشور رقم زد؛ به همین دلیل باید بارها مورد بررسی و تدقیق قرار بگیرد این کودتا از جمله پیچیده ترین و درعین حال پرابهام ترین اتفاقات تاریخ معاصر به شمار می آید و تفسیرهای مختلفی از این واقعه ارائه گردیده است. لیکن همواره سوالاتی اساسی از جمله اینکه گردانندگان اصلی این کودتا چه کسانی بوده اند؟ هدف از انجام کودتا چه بود؟ وچه شکافی باعث گسست همبستگی نیروهای ملی ومذهبی ،مصدق و کاشانی شد که نتوانستند طرح اجرای کودتا را نافرجام بگذارند؟ همه وهمه از جمله مواردی است که ذهن پژوهشگران ومورخان را به خود معطوف ساخته است

مصطفی برزی / Mostafa Barzi

ﻗﻠﻢ ﺑﻬﺎﻧﻪ‌ﺍﯼ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺫﻫﻨﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻗﯿﺪ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﺑﯽ ﺷﻤﺎﺭ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺟﺴﻮﺭﺍﻧﻪ ﺩﺭ ﺑﯿﮑﺮﺍﻥ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺧﺒﺮ ﺧﻼ‌ﺻﻪ ﺷﻮﯾﻢ.

ﺷﺎﯾﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﮐﻨﯿﻢ: ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻟﺐ ﻃﺎﻗﭽﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺑﺮﻭﺩ.

ﻣﻄﻤﺌﻨﺎ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺍﺳﺖ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺷﻤﺎﺳﺖ!

مصطفی برزی / Mostafa Barzi

بر اساس قانون و شرع، قمار به هر نحوی جرم است و طبق قانون جمهوری اسلامی ایران با همه کسانی که به هر نحور در شکل گیری و ایجاد شرایط قمار دخیل هستند برخورد قضایی صورت می‌گیرد.

با سرعت تکنولوژی، قمار هم به سایت ها و فضاهای مجازی کشیده شده و گذشت زمانی که افرادی دور هم جمع می شدند برای این کار و رفتن پای میز قمار مجازی و یا وارد شدن به گود شرط‌ بندی کار بسیار آسانی شده است و کافی است مبلغی اندک پرداخت کنید و فرم‌های شناسایی را پر کنید و به همراه مشخصات بانکی و شماره کارت ملی خود برای سایت مورد نظر ارسال کنید و پس از تایید هویت وارد بازی می‌شوید.

از آنجا که قوانین کشور اجازه فعالیت این سایت‌های شرط‌ بندی را نمی‌دهد دامنه بیشتر این سایت‌ها از کشورهای همسایه مثل ترکیه و ارمنستان اداره می‌شوند.

سایت‌های شرط بندی ۲۴ساعته و شبانه‌روز آنلاین هستند و به اصطلاح از کاربران خود پشتیبانی می‌کنند. نشانی اینترنتی این سایت‌های 24 ساعته ساخته می‌شوند و در بسیاری از موارد به فاصله چند روز قبل از مسدود شدن در شبکه اینترنت ایران از دسترس خارج می‌شوند و دوباره با دامنه جدیدی متولد می‌شوند. هرچند که این سایت‌ها با عنوان «سایت‌های شرط‌بندی» شناخته می‌شوند اما فعالیت آنها تنها محدود به شرط‌بندی مسابقات ورزشی و یا رویدادهای دیگر نیست. «قمار مجازی» هم یکی از مهم‌ترین بخش‌های فعالیت این سایت‌هاست و در واقع باید گفت یک کازینوی اینترنتی فراهم شده است.

هنگام برگزاری مسابقات مهم ورزشی مثل جام‌جهانی فوتبال یا جام قهرمانی باشگاه‌های اروپا و یا رویدادهای ورزشی که علاقه‌مندان بیشتری دارد، تعداد کاربران این سایت‌ها به شکل قابل توجهی بالا می‌رود و در واقع گروه بیشتری خود را در معرض ریسک شرط‌بندی قرار می‌دهند و اما تعطیلی مسابقات ورزشی الزاما به معنای کساد شدن بازار شرط‌بندی نیست و گویی برای شیفتگان شرط بندی هر موضوعی می‌تواند بهانه باشد.

اما برخی مدیران سایت های شرط بندی از برخی افراد در داخل ایران شماره حساب یا کارت اجاره می‌کنند تا مبادلات مالی خود با کاربران را از آن طریق انجام دهند و در فرصت زمان بسیار کوتاهی پول‌های پرداختی کاربران را از این حساب‌های اجاره‌ای به حساب‌هایی امن منتقل کنند و افرادی که شماره حساب‌شان را اجاره می‌دهند درصدی از گردش مالی حساب را به عنوان اجاره دریافت می‌کنند.

گردانندگان سایت‌های شرط بندی با استفاده از تبلیغ در کانال‌ها و گروه‌های شبکه‌های اجتماعی و یا مراجعه به دیگران و تقاضای اجاره کارت بانکی آنها برای اعمال مجرمانه خود نه تنها تلاش می‌کنند از دست قانون بگریزند بلکه اعمال مجرمانه خود را به گردن دیگران نیز می‌اندازند.

گردانندگان سایت‌های قمار و شرط بندی با مراجعه به برخی از اشخاص کم اطلاع از قوانین و مقررات و با جلب رضایت آنان از طریق پرداخت وجوهی ناچیز کارت بانکی آنها را در اختیار گرفته و یا با استفاده از مدارک آنان اقدام به افتتاح حساب کرده و با در اختیار گرفتن کارت بانکی مربوطه تمامی مراودات پولی خود را بابت معاملات نامشروع و غیرقانونی مثل قمار و شرط بندی را به حساب و اسم افتتاح کنندگان حساب انجام می‌دهند.

البته سازوکار مالی سایت‌های شرط‌ بندی به سادگی عضویت در آنها نیست وهرچند کاربران باید مشخصات حقیقی خود را به همراه اطلاعات بانکی‌شان به سایت مربوطه اعلام کنند اما باید به شماره حسابی پول واریز کنند که قطعا اگر شناسایی شوند برخورد قانونی و قضایی با آنها صورت خواهد گرفت.

برخی گزارش‌ها از حجم گردش مالی بسیار بالا در سایت‌های شرط‌ بندی حکایت دارد و از سوی دیگر بسیاری از مبادلات مالی در این سایت‌ها از طریق ارز دیجیتال انجام می‌شود.

طبق آمار منتشر شده، پنج هزار و 827 مورد قمارخانه در فضای مجازی مسدود شده است.

هزار و 63 حساب اجاره ای، 816 حساب مرتبط با رمزارز، 11 هزار و 860 حساب مرتبط با خرید و فروش ارز، 103 مورد حساب جرم، 539 حساب زیر 18 سال شناسایی شده است.

در مجمع طی شش ماه گذشته 20 هزار و 208 حساب مسدود شده و گردش مالی در این حوزه 124 هزار میلیارد تومان بوده است.

مصطفی برزی / Mostafa Barzi

روزگاری بود که انسان جز شکار و کاشت و برداشت، چیزی نمی‌دانست و در آن روزگار، برآمدن و فرورفتن خورشید، مهمترین رویداد زندگی هر انسان بود. هر روز را می‌شمرد. هر هفت روز را یک هفته نامید و هر چهار هفته را یک ماه و هر دوازده ماه را یک سال و هر سال را سالگردی می‌گرفت برای شادمانی تولدش.

روزگار‌، دیگر گشته است ولی آن سنت عصر شکار و کشاورزی، همچنان باقی است و هر سال، یک روز را به جشن می‌نشینیم و شمعی برافروخته را با بازدم خود خاموش می‌کنیم، ولی هنوزم هم نمیدونم به چه نشانه‌ای، به نشانه سالی که گذشت یا به یادآوری سال‌هایی که بدون ما خواهد گذشت؟!

اما پایه‌ زندگی امروزی، نه شکار است و نه برداشت. نه طلوع و نه غروب. چه روزها که می‌خوابیم و چه شب‌ها که بیدار می‌مانیم.

دنیای امروز دنیای فکر و احساس است

 

مصطفی برزی / Mostafa Barzi

محرمی دیگر از راه رسید و دیگر بار که چندین قرن از غروب غریبانه عاشورا و کربلای ۶۱ هجری می‌گذرد، یاد رشادت، پایداری، عدالتخواهی، شهامت و شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، ابوالفضل العباس(ع) و هفتادو دو پایمرد صحرای کربلا دوباره در دل‌ها جان گرفت، چرا که حماسه کربلا و واقعه عاشورا مهم‌ترین رخدادی بوده که مظلومیت امام حسین (ع) و ددمنشی دشمنان اهل‌بیت را روایت می‌کند که شاید نظیر چنین حادثه‌ای در هیچ جای تاریخ اتفاق نیفتاده است.

مصطفی برزی / Mostafa Barzi

آنچه می خوانید فرق هایی است بین حسین (ع) و حوسین؛ آنها را می‌شمارم تا خدای ناکرده حوسین را به جای حسین (ع) مظلوم و معصوم ننگریم:

* حسین(ع) یکی بیشتر نیست اما  حوسین متعدد است، یعنی هر مداح حوسینی برای خودش یک جور حوسین دارد تا آنجا که گفته می‌شود حوسین  این مدّاح از  حوسین آن مداح بهتر است.

حسین(ع) نماز را ولو در میدان جنگ در اول وقت به پا می‌دارد ولی حوسینی‌ها نماز صبح را فدای شب بیداری خود می‌کنند.

* حسین (ع) انسان‌سازی می‌کند و آدم می‌خواهد ولو یارانش خود را مصداق «وکلبهم باسط ذراعیه بالوصید» بدانند؛ اما حوسین به یارانش ذکر «من کلب حوسینم» را القا می‌کند و بیش از این هیچ!! یعنی اینکه کلب می‌خواهد و سگ پرورش می‌دهد.

* درد حسین(ع) حفظ دین و شرافت انسانی است اما تمام مصائب حوسین در عطش و سیراب کردن بستگانش خلاصه می‌شود.

* حسین (ع) مشعل دار عقلانیت الهی و عبودیت است، اما حوسین بسیاری از کارهای خود را به نام عشق حوسین توجیه می‌کند و همه مبانی عقلی و شرعی را کنار می‌نهد و تکلیف را از دوش حوسینیان برمی‌دارد .

* حسین(ع) تاثیر یا حسین را منوط به پاکی قلب و خلوص و اطاعت از خدا می‌داند اما حوسین می‌گوید: هرچه می‌خواهد دل تنگت بکن ولی یا حوسین فراموش نشود

مصطفی برزی / Mostafa Barzi

یکی آب مینوشه تا تشنگیش رفع بشه

یکی آب مینوشه تا خستگیش رفع بشه

یکی آب مینوشه تا قوایش برای تلاش مضاعف بشه

یکی آب مینوشه تا فدای لب عطشان حسین علیه السلام شود.

یکی آب مینوشه تا به لقاء ربّ نائل شود.

چه میکند این آب؛

چه میکند این نیّت ...

مصطفی برزی / Mostafa Barzi

ما سر سفره اباعبدالله بزرگ شدیم و هیهات من‌الذله را در تمام بندبند وجودمان حک کرده‌ایم و یاد گرفتیم جز زیر پرچم ولی فقیه‌مان جایی سینه نزنیم. والسلام

 

هر کسی هم که مرا و افکار و اعتقاداتم را قبول ندارد به جهنم

 

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین 

 

مصطفی برزی / Mostafa Barzi