دنیای معاصر با سرعت برق و باد در حال درنوردیدن علم و تکنولوژی است، سرعت فرآیند فوق به حدی روند فزونی به خود یافته که شماری از متخصصین امر را به نگرانی انداخته تا آن جا که برخی از آنان از احتمال اسارت آدمیان توسط ابزارها و تکنولوژی در آینده ای نه چندان دور سخن رانده اند.
ایران ما نیز از این امر مستثنی نبوده و مظاهر رشد و تکنولوژی را به وضوح می توان در جوامع خرد هم چون خانواده تا درشت نظیر شهرها مشاهده نمود. رویه ی فوق متاسفانه علی رغم مزایای هنگفتش، معایبی را نیز در پی داشته که تغییر در سبک زندگی را می توان بزرگترین پیامد منفی تحول صورت پذیرفته دانست.
شبکه های اجتماعی در خلال یک دهه اخیر بزرگترین مظاهر تکنولوژی و تاثیر گذارترین آن ها در میان ایرانی ها بوده است. تا آن جا که بسیاری از هنجارهای درونی را زیر رو نموده و موجب ایجاد سبک جدیدی از زندگی گردیده است. تاثیر شبکه های اجتماعی در امور و زوایای مختلف هم چون ادبیات، سیاست، اجتماع، فرهنگ، اقتصاد و... امروزه بر کسی پوشیده نیست، تا آن جا که به طور نمونه از این شبکه به عنوان عاملی تعیین کننده در انتخابات اخیر پارلمانی نام برده می شد.
رشد و توسعه شبکه های اجتماعی اگرچه زمینه تسهیل زندگی را فراهم آورده اما به دلیل اشاعه فرهنگی خاص موجب تغییر آداب و رسوم ملل را فراهم آورده است. جهان امروز شاهد ارائه یک سویه ی علم و تکنولوژی از سوی غرب به سایر مناطق گیتی می باشد، این امر گرچه موجب بهبود زندگی سایر ساکنین جهان را فراهم آورده با این حال و به دلیل فرهنگ ترویج شده از سوی این مظاهر پیشرفت، عملا خرد فرهنگ ها، زبان سایر ملل، هنجار و رسوم آنان و مذهب شان را به حاشیه رانده و زمینه را برای استیلای فرهنگی – اجتماعی دیدگاه های غربی مهیا نموده است.
هضم خرده فرهنگ ها توسط فرهنگ غالب غربی
درباب کارکردها و اثرات شبکه های اجتماعی در فضای فرهنگی ایران تا به امروز سخنان زیادی بیان شده است. نگرانی از هژمونی احتمالی در آینده ای نزدیک، موجب نگرانی علاقه مندان به فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی شده است. دوست داران فرهنگ، ادبیات، هنر، مذهب و تاریخ کشورمان اعم از اساتید دانشگاه تا مسئولین ارشد کشورمان و در راس آن ها رهبری معظم انقلاب مکررا نسبت به تداوم رویه فوق گله مند بوده اند. ایشان در پیام اخیر خود به رئیس صدا و سیما از توجه ویژه شان به شبکه های اجتماعی سخن گفته و پیشتر نیز از اشاعه مدام زبان انگلیسی در کشور نارضایتی شان را بیان نمودند. به فرموده ایشان ورود چنین ابزارهایی در کنار مزایای آن ها موجب ورود و نفوذ فرهنگ و سبک زندگی شان نیز خواهد بود.
در این میان و فارغ از کارکردهای مثبت شبکه های اجتماعی در برخی مواقع نظیر ایجاد حس یک دلی در برخورد قاطع با مسئله حیوان آزاری و برخی موارد مشابه، دشمنان این مرز و بوم بر آنند با ارائه خدمات اینچنینی و صرف هزینه های احتمالی، شرایط را برای صید هدف مد نظر در لحظه کلیدی فراهم نمایند.
مصداق بروز تنش های ایجاد شده ناشی از شبکه های اجتماعی را می توان در فتنه ی 88 مشاهده نمود، آن جا که رسانه هایی هم چون توئیتر و فیس بوک با حمایت های پیدا و پنهان ایالات متحده و رژیم اسرائیل در پی دستیابی به خواسته ی خویش در ایران بر آمدند. امروزه و با گذشت هفت سال از آن واقعه تلخ، نقش شبکه های اجتماعی به گونه ی کمی و کیفی به نحو چشمگیری افزایش یافته است.
نکته دیگر حائز اهمیت در رابطه با پیامدهای چنین شبکه هایی را می توان در سودجویی های احتمالی در آن مشاهده نمود، آن جا که بسیاری از کلاه برداران و سواستفاده کنندگان با آگاهی از بی اطلاعی برخی مردم، در پی اشاعه برخی رفتارها و توصیه برخی موارد ناصحیح به ویژه در امور پزشکی، بهداشتی در راستای مطامع خویش می نمایند.
فقدان نظارت بر چنین شبکه هایی و فرا ملی بودن شان موجب شده تا سواستفاده کنندگان به بهره برداری در راستای منافع شان گام برداشته و به اشاعه موارد خلاف واقع بپردازند. بنا بر نظرسنجی های صورت گرفته، بخش کثیری از مردم به طور خاص در اموری هم چون مسائل بهداشتی، آرایشی، کسب خبر، پزشکی، گیاهی، تغذیه به مباحث مطرح شده در شبکه های اجتماعی به دیده ی صحیح نگریسته و آن ها را بسان منابعی معتبر تلقی می نمایند، امری که پیامدهای ناگوار اجتماعی و فرهنگی را در پی خواهد داشت.
http://www.dana.ir/News/751625.html
شبکه هایی در نوک پیکان جنگ نرم
مسئله جنگ نرم و توجه به استحاله فرهنگی اگر چه در خلال سال های اخیر و به انحای مختلف بیان شده است، با این حال، قدمت آن به ابتدای دهه هفتاد شمسی و به سال های پس از اتمام دفاع مقدس باز می گردد، مقطعی که در آن رهبری معظم انقلاب اسلامی ضمن تشریح ناکامی های دشمنان انقلاب در دستیابی به اهداف شان از طریق نظامی، از رویارویی آتی شان از طریق فرهنگی سخن رانده و نسبت به عواقب آن هشدار دادند.
سال های حضور فعال جریان اصلاحات در راس هرم قدرت و در اختیار گرفتن دو قوه ی مجریه و مقننه را می توان فعال ترین دوران جریان استحاله گر در سه دهه اولیه انقلاب اسلامی دانست. مقطعی که در آن مجریان دگرگونی فرهنگی با در اختیار گرفتن مطبوعات داخلی به عنوان توپخانه دشمن به تخریب فرهنگ و مفاهیم دینی پرداختند.
ورود شبکه های اجتماعی و دسترسی قاطبه ملت به اینترنت در فرایندی چند ساله، فضا را در سال های کنونی به نحوی متحول ساخته که راه های متعددی را برای دشمنان نظام اسلامی جهت ضربه زنی به انقلاب اسلامی پیش پای آنان گذارده است. امروزه کمتر سخنی از مطبوعات و یا حتی شبکه های تلوزیونی ضد انقلاب به میان می آید و عملا این شبکه های اجتماعی هستند که با جذب عضویت های بالا عملا به مکانی برای تغییر باورهای جامعه ایرانی بدل شده اند.
بنابر یافته های متعدد هم اکنون قریب به 50 میلیون ایران در یک یا چند شبکه ی اجتماعی نظیر اینستاگرام، تلگرام، توئیتر، فیس بوک، واتس آپ، وایبر و... عضو می باشند. جمعیتی کثیری که عمده ی آن را قشر جوان و نوجوان تشکیل می دهد.
اثیر گذاری بالای این شبکه ها مورد تایید دوست و دشمن می باشد تا آن جا که در برخی موارد و در صورت ایجاد موجی جدید در این رسانه ها عملا پیامدهای سنگینی را برای جامعه ایرانی در پی داشته است. بی گمان و در صورت تداوم این رویه، دیگر نیازی به مقابله ی مستقیم و یا نظامی با جمهوری اسلامی از سوی دشمنانش احساس نمی شود و آنان را قادر خواهد ساخت با سرمایه گذاری دو چندان عملا بخش عمده ای از مردم در باورها و اعتقادات شان سست نماید.
جریان ضد انقلاب در خلال سال های اخیر بر حضور خود در این شبکه ها افزوده اند. به طور نمونه مسیح علی نژاد خبرنگار پیشین رسانه های اصلاح طلب داخلی با راه اندازی صفحه ای به نام آزادی های یواشکی، عملا مردم را به بی حجابی تشویق می نماید. حمایت از برخی زندانیان امنیتی یا تجزیه طلب از طریق هشتگ یا رساندن پیام آنان از طریق این شبکه ها نمونه ی دیگری از فعالیت های ضد نظام در شبکه های اجتماعی را نشان می دهد که تنها مصداق مشت نمونه ی خروار می باشد.
هدف از نوشتار حاضر اشاره به فعالیت جریان خاص در آستانه ی ماه مبارک رمضان دارد که همسو با خط فکری یاد شده بر آن است از طرق مستقیم و غیر مستقیم، خط بطلانی بر این فرضیه ی الهی کشیده و مردم را به سوی زیر پا گذاردن حکم خداوند تشویق نمایند.
جریان یاد شده که در سال های گذشته و در آستانه ماه رمضان با توسل به اظهارات ظاهرا علمی بر آن بود که مردم را به روزه خواری مجاب نماید، اکنون صریح تر از هر زمانی به طراحی ایده هایی جدید برای مقابله با ماه رمضان پرداخته است. ایده ای که خشم و نگرانی جامعه ی مذهبی و متعهد کشورمان را در پی داشته است.
رسانه های یاد شده به ویژه در تلگرام و اینستاگرام با راه اندازی کمپین هایی در پی قبح زدایی در این راستا گام بر می دارند، این در حالی است که متولیان فرهنگی کشورمان در این رابطه سکوت نموده اند.
بر مبنای طرح یاد شده، این کانال ها از مردم خواسته اند که در طول ماه رمضان، هر روز از غذایی که برای ناهار درست کرده اند عکس گرفته و آن را در کانال قرار دهند، باشد که از این روش بیش از پیش ارزش و اهمیت فرهنگ روزه داری را در سطح جامعه کاهش دهند
حمید رسایی نماینده پیشین مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اولین مقامی بوده که نسبت به رواج این قبیل کانال ها هشدار داده و خواستار مقابله با آن شده است. وی در صفحه شخصی خود در متنی کوتاه چنین می نویسد: « وقتی وزارتخانه های دولت اعتدال، میتوانند مدیرکانالی که تصاویر یک کاندیدای ردصلاحیت شده را منتشرکرده بود، شناسایی کنند، آیا از شناسایی مدیران این کانال های ضددینی عاجزند!؟»
نمونه ی یاد شده تنها بخش کوچکی از هجمه های وسیعی می باشد که تمامی ارکان های هویتی و اسلامی ایرانیان را در خلال سال های اخیر هدف قرار داده است، رویه ای که در صورت عدم جلوگیری از آن و فقدان ارائه راه حل های جایگزین، بی گمان به تهی شدن فرهنگ ها و هنجارهای کشور از درون منجر شده و منجر به زوال سیاست های کلان اجتماعی کشور می گردد.