من، تو، او
من به مدرسه میرفتم تا درس بخوانم
تو به مدرسه میرفتی به تو گفته بودند باید دکتر شوی
او هم به مدرسه میرفت؛ اما نمیدانست چرا!
من پول تو جیبی ام را هفتگی از پدرم میگرفتم
تو پول تو جیبی نمیگرفتی و همیشه پول در خانه شما دم دست بود
او هر روز بعد از مدرسه کنار خیابان آدامس میفروخت
معلم گفته بود انشا بنویسید
موضوع این بود «علم بهتر است یا ثروت؟»
من نوشته بودم علم بهتر است؛ مادرم میگفت با علم میتوان به ثروت رسید
تو نوشته بودی علم بهتر است؛ شاید پدرت گفته بود تو از ثروت بی نیازی
او اما انشا ننوشته بود و برگه او سفید بود. خودکارش روز قبل تمام شده بود
معلم آن روز او را تنبیه کرد و بقیه بچه ها به او خندیدند
آن روز او برای تمام نداشته هایش گریه کرد و هیچکسی نفهمید که او چقدر احساس حقارت کرد
خوب معلم نمی دانست او پول خرید یک خودکار را نداشته
شاید معلم هم نمی دانست ثروت وعلم گاهی به هم گره می خورند
گاهی نمی شود بی ثروت از علم چیزی نوشت

روزگاری جنگی در گرفت و نمیدونم اون روز شماها کجا بودید.
سر کلاس؟ سر کار؟ سر زمین کشاورزی جبهه؟ تو یه ویلای امن دور از شهر؟
نمیدونم، اما میدونم که خودمم کودکی بیش نبودم!
روزگاری جنگی در گرفت و من و تو شاید آن روز به قدری کوچیک بودیم که حتی نمیدونستیم جنگ یعنی چه! و اگه کشته میشدیم هم حتی نمیدونستیم به چه جرمی!
روزگاری جنگی در گرفت و عده ای بهای آزادی من و تو را پرداختند و امروز باید مواظب قدمهایمان باشین.
پا گذاشتن روی این خون ها آسان نیست.
این دنیای پست و بی ارزش مادی هم با تمام ظواهر فریبنده و زیباش تمام میشه، چه پرادو چه براوو بالاخره میگذره، خدایا مرگ ما را شهادت قرار بده
به فاصله یک روز از پیروزی حسن روحانی، رییس جمهور آمریکا و پادشاه عربستان، ایران را تهدید به جنگ کرده اند.
روحانی در ایام انتخابات میگفت آمده تا ایران را از جنگ مصون بدارد. حالا جوهر ورقه اعلام پیروزی او خشک نشده که سعودی دور برداشته است؛ همان کشوری که روحانی در ایام انتخابات سنگ آن را به سینه میزد و رقبایش را متهم میکرد چرا با حمله کنندگان به سفارت سعودی ها در تهران زمانی عکس یادگاری گرفته اند. حالا لابد ملت منتظر است که ببینید رییس جمهور چگونه موضع خواهد گرفت.
این البته تازه شروع بازی است برای رییس دولتی که میان خود و حافظان امنیت مرز کشیده و به بیرون پالس "تسلیم های بیشتر" داده است. این اولین کادوی پیروزی روحانی است، اما آخرین آن نخواهد بود.
حسن روحانی بار دیگر رییس جمهوری اسلامی ایران شد و به تمام کسانی که به او رای دادند تبریک میگویم، چرا که در مرام ما جز این نیست که رقیبمان را تکریم کنیم و انتخاب و نظر متفاوتش را محترم بشماریم.
حتی اگر مرحوم هاشمی، میرحسین و کروبی در دو انتخابات سال هشتادوچهار و هشتادوهشت به رقیب پیروز خود پیام تبریک هم نداده باشند، اما اخلاق و منش و اعتقادات ما حکم می کند طور دیگری رفتار کنیم و به تمام کسانی که در انتخابات مثل ما فکر نکردند و روحانی را انتخاب کردند تبریک بگوییم.
با افتخار به تک تک کسانی که مردی از شهرستان سرخه سمنان را انتخاب کردند احترام می گذارم و بر خلاف کسانی که سال هشتادوهشت رای اکثریت مردم را درجه دو میدیدند، معتقدیم همه چند ده میلیون رای دهنده به روحانی محترمند.
کسانی هم که به ظاهر رقابت انتخاباتی را باختند، باید تمرین باخت کنند و ظرفیتشان را بالا ببرند و در عمل مانند موسوی و کروبی و خیلی از هواداران فریب خورده و بی اطلاعشان از مسایل پشت پرده در سال هشتادوهشت نباشند که با یک شکست، همه چیز را از دست رفته دیدند و کارهایی کردند که هر کسی بعدها تاریخ را بخواند، عرق شرم بر پیشانیش بنشیند.
حسن روحانی چهار سال دیگر رئیس جمهور قانونی کشور است و من به عنوان کسی که به او رای ندادم و اصلا او را قبول ندارم و با گفتمان او مخالف هستم، باید بیش از بقیه حواسم باشد که شان و حرمت وی را حفظ کنم، چرا که او قبل از هر چیز به واسطه جایگاه حقوقیش محترم استو هر نقدی هم که داریم باید در چارچوب قانون، اخلاق و انصاف باشد و نباید کاری کنیم که فضای حرمت شکنی که دولت احمدی نژاد باب کرد را دامن بزنیم و علیه دولت جدید هرچند مخالف ما، شکل بگیرد.
تکریم رقیب، قبل از هر چیز بالا بردن شان خود ماست، به اضافه اینکه ما قبل از اینکه روحانی یا رییسی برایمان موضوعیت داشته باشد، رییس جمهوری اسلامی ایران برایمان مهم است.
به عنوان یک مسلمان ایرانی که در این کشور زندگی می کنم، واقعا آرزو میکنم دولت جدید در حل مشکلات مردم و وعده های مثبتش موفق باشد و حتی اگر کمکی هم از دست هر کسی برمی آید باید انجام شود، چون حل مشکلات مردم نسبت به هر مساله دیگر اولویت دارد.
والعاقبة للمتقین