۱۷ربیع الاول سالروز میلاد گهرافشان پیامبر اعظم حضرت محمد بن عبدالله(ص) اشرف و خاتم الانبیاء، بزرگترین و نشاط بخش ترین خبری است که عالم بشریت از ابتدای خلقت تا انتهای هستی متاثر از آن بوده و همانند ریسمان هدایت الهی، ضامن اتصال بشر به خالق هستی است.
پیامبر اعظم(ص) مولود ارده الهی برای مبارزه بی زوال با جاهلیت و شرک و ظلم و تباهی است و جهان را در احاطه کامل خویش گرفته و سعادت نهایی انسان را محال جلوه می داد و سیاهی ظلمت، آنچنان خورشید روشنایی و عدالت را بلعیده بود که زندگی انسان، تعبیری جز تسلیم و اسارت در کام دیو شوم شب نداشت و انسان، قربانی مطلق فساد فراگیری بود که از سوی حاکمان زر و زور و تزویر بر جوامع بشری حاکم بود.
دولت تدبیر در پنجمین سال روی کار آمدن خود در اقدامی که به عقیده بسیاری از کارشناسان ناشی از فشار افکاری عمومی برای بهبود اقتصادی بود، کابینه خود را ترمیم کرد.
در این سری از اقدامهای دولت سه نفر از وزیران دولت به جای عباس آخوندی، علی ربیعی و کرباسیان که کارشان به استعفا، استیضاح کشیده شد، در کسوت وزیر نشستند. در انتهای سال اول دولت این نفرات که جز نیروهای نزدیک به روحانی بودند، از قطار دولت پیاده شدند که نظرات مختلفی برای خروج آنها وجود دارد.
یکی از مواردی که در چند هفته گذشته در دولت روحانی نمایان بوده، درگیری و به اصطلاح جنگ قدرت بین تیم نزدیک به روحانی از درون جریان حزب اعتدال توسعه و از سویی دیگر جهانگیری از طرف اصلاحطلبان است و این کار به قدری بالا گرفته که معاون اول رئیسجمهوری در مراسم تقدیر از صادرکنندگان با ناراحتی زیاد مدعی میشود که اجازه برکناری منشی خودم را ندارم چه برسد به تغییر مدیران دولتی!
روحانی نیز در اقدام خود در معرفی وزرا نفرات نزدیک به خود و جریان واعظی و نوبخت و به اصطلاح وامداران دولت را برای سه وزارتخانه صنعت، کار و اقتصاد معرفی میکند که هر سه در آزمون مجلس پیروز خارج میشوند. از نکاتی جالب توجه دولت باید حرفهای روحانی در مجلس را دانست. وی خطاب به نمایندگان مجلس شورای اسلامی میگوید: بعضیها را به کار دعوت کردیم گفتند استخاره کردیم، خوب نیامد.
اینکه استخاره خوب درنیامده است نشان میدهد که وزرا یا برنامه درستی برای خود ندارند یا اینکه خودشان میدانند که کار برای ادامه وزارت بسیار سخت و دشوار است.
این رفتارهای ضد و نقیض دولت را باید در پازل اختلاف روحانی و جهانگیری و تمایل اصلاحطلبان برای استعفا و خروج معاون اول از دولت دید که اعتقاد دارند اسحاق جهانگیری باید برای انتخابات ۱۴۰۰ آماده شود و دلیل این مورد را نیز تمایل روحانی به رئیسجمهور شدن علی لاریجانی اعلام میکنند. با این وضعیت باید دید مشکلات اقتصادی مردم و کشور در این زمان فشارهای دشمن با بازی تغییر منشی یا استخاره حل میشود یا خیر؟


اگر کسی را دیدید که از کوچکترین چیزها لذت می برد،
محو طبیعت می شود، کمتر سخت می گیرد،
می بخشد، می خندد،
می خنداند و با خودش در یک صلح درونی است،
او نه بی مشکل است نه شیرین مغز!
او طوفان های هولناکی را در زندگی پشت سر گذاشته و قدر آنچه امروز دارد را می داند.
او یاد گرفته است که لحظه لحظه زندگی را در آغوش بگیرد
آمدند!
همان ها که از رسیدگی به یتیمان دم می زدند به جای رفتن به حج؛ آمدند!
همان ها که ادای آدم های وطن پرست رو درمی آوردند!
همان ها که کمپین حمایت از سگ ها تشکیل دادند ولی وقتی ۵۰۰ هموطن در حج قتل عام شدند٬ همگی لال شدند.
"وطن پرستانی"که جان "هموطن" را از سگ بی ارزش تر می دانند! و صدالبته دلار سعودی رو از وطن پرستی بالاتر !
بله؛ همان ها آمدند با دنیایی پیام و اندرز! با پیام هایی بر علیه عاشورا و امام حسین !
می گویند: چرا باید عزاداری کنید؟ به جای عزاداری پولش را بدهید به هموطنان فقیر و ایتام و محرومان از تحصیل! !
باز هم فقرای بینوا٬ پیراهن عثمان شدند!
چقدر چندش آور است که مشتریان سواحل فساد دم از فقرا بزنند!
ونوکران وهابیت و سعودیها٬ دم از دانش و تحصیل! !
می گویند: برخی عزاداران چشمک می زنند٬ شماره می دهند و مشروب می خورند.
قرار گرفتن دو واژه پوشک و موشک کنار هم فارغ از هم آوایی، گزنده و طعنه آمیز است. وقتی در قلب خاورمیانه ای که بوی باروت و خون می دهد قرار گرفته اید نه تنها باید موشک داشته باشید بلکه لازم است بهترین آن را هم برای دفاع در اختیار بگیرید. در این تردیدی نیست. اینجا میان پشمینه پوش های تندخوی طالبان و داعش نمی شود فقط از گُل گفت. زامبی های بو کردن گُل را نمی فهمند، آن را می خورند!
روزگار کودکی که شعر و ترانه کم بود اما گلوله و زخم فراوان، یکی از چیزهایی که در بازی های بچگی می خواندیم شعرهایی مثل این بود: «نه شن داریم نه ماسه/مرگ بر فرانسه»!، «نه تاید داریم نه ریکا/مرگ بر آمریکا»!
چیزی در مورد تحریم نمی دانستیم، اما ماسه و فرانسه در کنار ریکا و آمریکا هم قافیه های خوبی بودند. بزرگترها می گفتند که همه ی دنیا در حال جنگ با ماست و حتی اسلحه نمی فروشند که بتوانیم با صدام بجنگیم. همین برادران روس که الان تا هر شب از گونه ما بوسه نگیرند خوابشان نمی برد، یکی از کارخانه های تامین بمب و خمپاره و موشک صدام بودند.
به دلایل امنیتی هیچوقت اسم بسیاری از آنها که خطر به جان می خریدند و اینور و آنور دنیا می رفتند تا بتوانند اسلحه بخرند برای دفاع از کشور فاش نشد، آنها که می رفتند افغانستان تا خمپاره خمسه خمسه بخرند، می رفتند سوریه و لبنان تا شاید موشک و فشنگ گیر بیاورند... داستان شجاعت های آنها نانوشته مانده است.
همانطور که ما هرگز نفهمیدیم چطور در اوج مذاکرات هسته ای، روی موشک به عبری شعار نوشتند و به هوا فرستادند. لابد حکمتی در آن بوده که بزرگان می دانند. ساخت موشک و تقویت قوای دفاعی «یکی» از کارهایی است که ایران به آن نیازمند است. دستکم تا زمانی که این همه دور و برمان پر از صدای انفجار است. رونمایی از این دستاوردها هم به خودی خود قابل توجیه است که روحیه می دهد اما ...
اما این روزها بسیاری از مردم با این تناقض ها روبرو شده اند که چطور می شود از پیشرفت گفت اما همزمان یک مسئول دولتی اعلام کند «به دلیل تحریم ها نمی توانیم کارت ملی هوشمند تولید کنیم و به مردم متقاضی بدهیم»! یا «مواد اولیه پوشک وارد نمی شود به همین دلیل گران و نایاب است»!
هر سال از دوم تا هشتم شهریور به بهانه شهادت محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر، رئیسجمهور و نخستوزیر وقت جمهوری اسلامی ایران در سال 1360 به دست گروهک تروریستی منافقین، «هفته دولت» نامگذاری شده است.
شهیدان رجایی و باهنر، نمادی ماندگار از وحدت ملت و دولت در مسیر پیشرفت و سرافرازی در تاریخ پرافتخار انقلاب شکوهمند ایران اسلامی و همچنین تجلی راستینی از روحیه خدمتگزاری به مردم بودند. سیره عملی این دو شهید بزرگوار فصل درخشانی از صفحات زرین خدمتگزاری در نظام اسلامی را رقم زد و این سیره و منش خدمت خالصانه تا ابد در اذهان مردم ایران به یادگار خواهد ماند. این دو شهید در دوران کوتاه اما پر برکت عمر خود تلاش نمودند تا در جهت رفع محرومیت، تبعیض و بیعدالتی گامهای بلندی بردارند که این خدمات با خیانت گروهک تروریستی منافقین نیمه کاره ماند.