بعد از خبر تلخ سقوط هواپیمای اوکراینی و حواشی همراه آن، موج انصراف برخی مجریان از تلویزیون و کنارهگیری سینماگران از جشنواره فجر داغ شد. جالبتر آنجا بود که بعضی از بازیگران و کارگردانان با آنکه حتی فیلمی هم در جشنواره نداشتند خبر انصراف خود را از این جشنواره سینمایی منتشر کردند. اما درباره نوع رفتار این به اصطلاح هنرمندان نکاتی قابل ذکر است که در ادامه خواهید خواند:
1. با اندک جستجویی در فضای مجازی متوجه خواهیم شد که این موج خبری توسط افرادی راهاندازی شده که مردم سالهاست این قشر خاص را تحت عنوان سلبریتی میشناسند. جماعتی که شهرت و ثروت محور اصلی زندگی آنهاست. پس با این تفسیر اتفاق خاصی رخ نداده و همان سلبریتیها بار دیگر خبرآفرینی کردند نه هنرمندان کشور که جمعیت آنها چندصد برابر این اقلیت مشهور است. حرکت جدید در این میان، کنارهگیری برخی مجریان صداوسیما بود که شاید بتوانند از این میان شهرت بیشتری برای خود دست و پا کنند.
2. این سلبریتیها که گمان میکردند از رهگذر سقوط هواپیما بهانهای برای خدشه به اعتبار نظام پیدا کردهاند، بدون فوت وقت کار خود را شروع کرده و حتی منتظر شنیدن توضیحات بیشتر نشدند. امروز که از آن حادثه تلخ بیش از چند روز میگذرد، آن موج فروکش کرده و حتی بدخواهان هم نتوانستند با کار خیابانی این موضوع را به دلیلی برای افتراق بین مردم تبدیل کنند و بار دیگر روسیاهی برای سلبریتیها باقی ماند.
3. بهانهگیری سلبریتیها برای سقوط هواپیما در حالی بود که این جماعت پرسروصدا کمتر واکنشی به ترور حاج قاسم سلیمانی ابراز کردند. شهیدی که ملت ایران بخشی مهمی از امنتیش را مدیون تلاشهای او و یارانش است. تاسف بار تر آنکه برخی از آنها حتی برای تحرکات میدانی به نام دلسوزی برای جانباختگان هواپیما بنزینی هم بر آتش ریختند.
4. دور از انتظار نیست که این سلبریتیها که حرف از کنارهگیری به میان آورده اند، چندی بعد و بدون سروصدا سر کارهایشان حاضر شوند؛ موضوعی که اتفاقا تجربه رخداد آن در گذشته وجود دارد. جالب آنجاست که افرادی نظیر محسن تنابنده و احمد مهرانفر در حرکتی نو گفتند که بعد از بازی در پایتخت شش انصراف خواهند داد!
5. نکتهای که باید یادآوری شود آن است که این جماعت به ظاهر دلسوز همانهایی هستند که مانند امیر جعفری، مردم ایران رعیت و تنپرور خواندند یا مثل حمید فرخنژاد، خم ابروی پسرش را از نبودن هشتاد میلیون نفر جمعیت ایران مهمتر دانسته بود. از همه واضحتر پاسپورت آمریکایی باران کوثری بود که اوج فریبکاری سلبریتیها را نشان داد که این افراد اساسا نمیتوانند برای مردم ایران دلسوز باشند.