حسن روحانی و باند بنفش همراه او به آخر خط نزدیک میشوند؛ این نتیجهگیری را علاوه بر نظرسنجی اخیر یک تشکیلات امنیتی، از عصبانیت و برافروختگی رئیس این باند میتوان فهمید.
روحانی که طی روزهای اخیر و برخلاف ماههای گذشته، دو سفر استانی متوالی را در دستور کار خود قرار داد و بالاخره دل از شمال پایتختنشینی کند، طی سخنانی، تلاش کرد خاطرات ایام انتخابات سال 96 را در اذهان زنده کند و به خیال خود و در فاصله سه ماه تا انتخابات مجلس، با دوقطبی سازی مجدد فضای کشور، نظرات مختلف را به جانب خود جلب نماید.
سخنان او از لحاظ محتوایی آنقدر ضعیف و سست هست که علیرغم حواشی گسترده، اما احتیاج به بازنشر نداشته باشد اما به جهت حاشیه، در نوع خود کمنظیر است چرا که از حمله به دولت هفت سال قبل گرفته تا تخریب اقدامات مثبت و امیدآفرین قوه قضائیه را در خود جای داده است. البته پیش از این نیز، بسیاری از شخصیتهای برجسته جریان انقلاب پیشبینی کرده بودند که با توجه به ریزش شدید پایگاه اجتماعی او که مطابق آخرین نظرسنجیها به کمتر از هفت درصد نیز رسیده، و با درنظرگرفتن شکست در تنها برنامه رسمی بنفشها که برجام است، باید شاهد انواع تنشها و حاشیهها طی سال و ماههای منتهی به پایان عمر این دولت برای فرار از پذیرش مسئولیت پاسخگویی باشیم.
بنابراین، تازه در ابتدای راه پرحاشیه احتمالی که روحانی با بیتدبیری پیش پای خود، دولت و کشور باز خواهد کرد، هستیم و لازم است جهت مقابله با اقدامات مخرب او، از تدبیر حداکثری، صبر استراتژیک و البته روشنگری گسترده ی توده های مختلف جامعه استفاده کرد.
هر چه روحانی گفت، پاسخ یک کلام است: طی هشت سالی که زمامدار بی چون و چرای اجرایی کشور بودی، با اقتصاد چه کردی؟
هرچه حاشیه ساخت، واکنش فقط این باشد: چرا طی این هشت سال ارزش پول ملی به پایینترین سطح خود رسیده است؟
هرچه شبهه آفرینی نمود، این مطالبه مطرح شود: در پایان هشت سال عمر دولت خود، درباره وعده های رنگارنگ انتخاباتی چه پاسخی داری؟
هرچه تخریب را بیشتر کرد، با صدای بلندتری سوال کنیم: بر سر معیشت کشور چه آوردی؟ مگر شعار نداده بودی چنان رونقی ایجاد کنیم که مردم حتی به 45 هزار تومان یارانه هم احتیاج نداشته باشند؟ پس چرا ناگزیر به توزیع انواع یارانههای نقدی و غیرنقدی شدی و البته همچنان سفره ملت کوچک و کوچکتر شده است؟
جمعبندی اینکه، باید هواپیمای خسارت دیده بنفش در حال سقوط است و باید شرایط را برای پایان عمر لیبرالهای غربگرا و روی کارآمدن دولت جوان و حزباللهی با رئیس جمهوری جوان و انقلابی فراهم نمود.