نه کاری به ایران ایران کردنهایش داریم و نه سفر به فرنگ بابت به دنیا آمدن فرزندش. که ممکن است هزار و یک دلیل منطقی و درست پشت سر این کار باشد. اما هر کاری میکنیم نمیتوانیم با دو رویی موج زده در این سفر کنار بیاییم. دورویی و دو چهرگی که صدای همه را درآورده. همصدای مسلمانش را هم غیرمسلمانش را.
هر بار که خندوانه تمام میشد، آخرش چشممان به جمال تمثال مبارک حضرت مهدی (عج) روشن میشد. هر میلاد معصومی که میشد، شاهد نثارهای سلام و صلوات آقای جوان به آن معصوم بودیم. یا حتی در اعیاد انقلابی مثل دهه فجر هم میدیدیم که چطور ایشان بالا و پایین میپرد و شادی میکند. اما راستش را بخواهید هیچوقت این اظهارات و نمایشها به دلمان نمینشست.
بیتعارف آقای جوان! به شما نمیآید و حالا هم با این تصویر تازه منتشر شده، بیشتر به شما نمیآید که حرف از دین و اسلام بزنید. همان موقع هم به شما نمیآمد. و ایکاش برنامهات را با این مسائل قاطی نمیکردی که یهو مثل امروز، گندش بیرون بزند و معلوم شود تو، آنی نیستی که مینمودی. تا کسی که قهرمان خنده ایران بود به دو رویی متهم نمیشد.
شاید اولین جواب شما این باشد که رسانه ملی مجبورمان میکرد. باشد، مجبورتان کند. نمیساختید. وقتی آنی نیستی که بالادستیهایت میطلبند، برای پول تن به ریاکاری نمیدادید. این حق رسانه ملی جمهوری اسلامی است که بخواهد یکی از پرمخاطبترین برنامههایش، منادی ارزشهایی باشد که رسانه ملی میپسندد. حالا شما این وسط دو راه داری. یا بگویی من با این قسمت موافق نیستم و حتی اگر به لغو برنامهات ختم شود، برای اینکه به دامن ریاکاری نیفتی نپذیری. یا اگر پذیرفتی، با همه جوانبش بپذیری.
حالا با انتشار این عکس، نه تنها یکبار دیگر رسانه ملی بابت بزرگ کردن چهرههایی که کمترین اعتقاد را به ارزشهای سازمان دارند، زیر سؤال میرود، بلکه رامبد جوان که تبدیل به یک سرمایه اجتماعی شده بود هم به اتهام ریاکاری، از چشمها میافتد. چه خوش نصیحتی کرد حضرت حافظ آنجا که گفت:
هر آب روی که اندوختم ز دانش و دین
نثار خاک ره آن نگار خواهم کرد
نفاق و زرق نبخشد صفای دل حافظ
طریق رندی و عشق اختیار خواهم کرد.