به رغم همه انتقادات جدی که نسبت به رویکرد و جهت گیری سیاست خارجی دولت وجود دارد اما در شرایط کنونی استعفای وی خلاف مصلحت کشور بود.
حال که گرد و غبار حاشیه ها فروکش کرده لازم است به چند نکته توجه کنیم:
۱. فارغ از اینکه دلیل واقعی استعفای ظریف، عدم تاب آوری مدیریتی وی بود یا اختلاف با روحانی یا بی انگیزه شدن به دلیل شکست برجام و مذاکرات با اروپا، آنچه مسلم است ؛ یک جریان رسانه ای معلوم الحال تلاش نمود انگار های غیرانقلابی خود را در این میان به افکار عمومی القا نماید.
۲. استعفای ظریف در حالت عادی برای مطلعان امر عجیبی نبود و عده ای تلاش کردند تا با غیرعادی سازی و بزرگ نمایی آن؛ سیاست خارجی حامی محور مقاومت را مورد هجمه قرار دهند و نهادهایی که قانونا در حفظ عمق استراتژیک ایران در منطقه تلاش می کنند را تخطئه کنند.
۳. در امتداد این جریان، متن نامه روحانی در مخالفت با استعفای ظریف و پست آشنا (مشاور متلک انداز و حاشیه ساز رئیس جمهور ) حاوی موارد دوپهلو و غیرمنصفانه بود.
۴. نامه مشفقانه و همدلانه سردار سلیمانی نیز در کنار موارد فوق الذکر، قابل تامل است. با ارجاع به داستان معروف که امیر المومنین (ع) میان دو مدعی قضاوت کردند با زبان استعاره میتوان گفت کاملا معلوم است مادر واقعی این طفل مظلوم!! (در حقیقت؛ مصلحت ملی و نظام) کدام طرف است. انقلابی های دلسوز کشور اند یا جماعت مایل به غرب؟!! یک طرف ملتزم به مصحلت و منافع ملی و حفظ وحدت است و یک طرف مترصد برای متلک پراکنی و به کرسی نشاندن انگاره های نادرست خود.
بگذریم فعلا برخی ها!! در قوس اقبال دنیا عرض اندام دارند... فردایی هم هست ... که فرموده اند؛ إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْیَا عَلَى أَحَد أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَیْرِهِ، وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِهِ.
سید مصطفی میرزاباقری برزی