روزه داران هیچگاه حال گرسنگان را درک نخواهند کرد چون به افطار اطمینان دارند
تا به ماه رمضان میرسیم این جملات به ظاهر زیبا مثل قارچ در فضای مجازی می رویند و حتی گاهی خود مومنان نیز برای فوروارد کردن آن عطش نشان می دهند، غافل از آنکه این فانتزی ها ریشه در خاکی دارد که میوه های فاسد می رویاند و این مغلطه های شیرین، نتیجه های نامبارکی دارد.
۱) آیا واقعا یک روزه دار به صرف اینکه در پایان روط افطار خواهد کرد، از درکگرسنگان عاجز خواهد بود؟ کسی که روزه می گیرد، در طول ساعتهای متمادی، به اراده خودش خوردن و نوشیدن را بر خود حرام میکند، پس در اعماق وجودش درد گرسنگی را میچشد و خواه ناخواه با وضع سخت نیازمندان جامعه آشنا می شود.
۲) آیا هدف از روزه داری صرفا درک گرسنگی بیچارگان بوده یا اهداف جدی و درهم تنیده دیگری نیز در این حکم دینی تعبیه شده است؟ اصلی ترین هدف روزه داری کسی "تقوا" است و این تقواست که میتواند پایه های وقوع خوبی های فراوان در جامعه باشد، وگرنه بسیاری از آدمهای را دیده ام که حتی اطعام گرسنگان جامعه را طعمه ای ساخته اند برای رسیدن به اهداف شیطانی خود، مثل برخی ثروتمندان بدنهاد که به صورت ویترینی به چند خانواده بی بضاعت رسیدگی می کنند، اما پشت پرده حق هزاران انسان مستضعف جامعه را چپاول می کنند. پس اتفاقا این روزه داری است که می تواند جامعه را به سمت مبارزه واقعی با فقر سوق دهد، چون گوهر اصلی مبارزه با فقر همان "تقوا ورزی" است که از طریق روزه تامین می شود.
۳) بر فرض که یک روزه دار نمیتواند درد نیازمندان گرسنه را درک کند، چه کسی دیگری میتواند این را بفهمد؟ اصلا بدیل این جمله چیست؟ آیا باید روزه داری را کنار گذاشت؟ آیا نتیجه این جمله به ظاهر زیبا، سست کردن اعتقاد جامعه نسبت به احکام دین نیست؟
۴) چه کسی بیستر از روزه داران رمضان به فکر گرسنگان جامعه بوده است؟ کدام قشر و گروه در جوامع، به اندازه مومنان و دینداران برای رفع مساله فقر و احتیاج مستضعفان موفق بوده اند؟ کدام ماه از ماه های سال به اندازه ماه رمضان برای حل مشکلات نیازمندان نافع بوده است؟
این همه سفره های افطار نیازمندان، کفاره و فطریه، صدقات و نذرهای مومنان، نان های رایگان نیمه رمضان، رسیدگی به خانواده های بی بضاعت و ... این حجم کار خیر با همین تک جمله به ظاهر زیبا، نادیده انگاشته می شود. این فقط یک اثر ویرانگر و یک فانتری فاسد است.
والعاقبة للمتقین