لیدر طیف موسوم به اعتدال و باند همراه او با نزدیک شدن به ایام انتخابات و پایان عمر دولت یازدهم، در شرایطی که باید آماده پاسخگویی درباره عملکرد و اقدامات چهار ساله خود باشد، به شدت در تلاش است تا به هر نحوی شده، دو قطبی های کاذب را ایجاد کند تا شاید بتواند با ایجاد مانع بر سر ریزش روزافزون پایگاه اجتماعی، از پاسخگویی درباره سوءمدیریت های چندسال اخیر طفره برود.
در تازه ترین اقدام و بعد از شانتاژ برخی کانال های ضدانقلاب وابسته به برخی مراکز خاص در داخل، حسن روحانی نیز در هفته اخیر، طی دو نوبت درصدد ایجاد تقابل با قوه قضاییه برآمد تا شاید این بار، دوقطبی پیش بینی شده در سطح جامعه با اقبال مواجه شده و حامیان دولت را به هدف انتخاباتی خود نزدیکتر نماید.
روحانی ابتدا در حرف زدن های تلویزیونی اش با مردم، اشاره ای گذرا و سطحی به موضوع انحرافی و کذب حساب های قوه قضائیه کرد و سعی کرد با کنایه گویی، پیام خود را منتقل کند.
در ادامه، با واکنش قاطع آیت الله آملی لاریجانی و طرح موضوع کمک بابک زنجانی به ستاد انتخابات ریاست جمهور، برخی از اهداف پشت پرده تهاجمات اخیر و تلاش برای دوقطبی سازی برای مردم افشا شد. اما روحانی که ظاهرا عزم خود را بر دوقطبی کردن کامل در آستانه انتخابات جزم کرده، با انتشار دو توئیت متوالی در صفحه غیرقانونی توئیتر، مجددا بر تلاش قبلی خود اصرار ورزید.
این ادبیات، در نگاه نخست مورد قبول همه مخاطبان و آحاد مردم قرار می گیرد، اما وقتی اندکی در آن دقت شود، به عدم همخوانی حرف با عمل از سوی نویسنده این توئیت و تیمش پی برده می شود.
به عنوان مثال، روحانی باید مشخص کند در حوزه اختیارات و وظایفش، چه پاسخی به هزاران سوال و ابهام موجود نزد افکار عمومی پاسخ داده است؟
چرا مردم در اکثر برنامه های دولت همچون خسارت محض برجام، قراردادهای IPC، موضوع FATF و... نامحرم هستند، در حالی که همه این اتفاقات در مذاکرات با دشمنان ملت ایران انجام شده و آنها در جریان جزییات هم هستند؟
چرا در بحث حقوق های نجومی، از شفاف سازی لازم و به موقع امتناع می شود؟
چرا در بحث ورود دستگاه های ضدامنیتی که اخیرا رییس قوه قضائیه نسبت به آنها اطلاع رسانی کرده، به افکار عمومی پاسخی داده نمی شود؟
چرا افکار عمومی نمی گوید که خرج ستاد انتخاباتی اش دقیقا چه میزان بوده و از کدام منابع تامین شده است؟ آیا کمک بابک زنجانی به ستاد او صحت دارد؟
و ده ها آیا و چرا و سوال دیگر که در موضوعات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مطرح است.
به نظر می رسد برخی افراد خطابه خوان کمتر کارکن، این روزها بیشتر به فکر دوقطبی سازی مردم برای تکیه حداقلی بر صندلی قدرت طی چهار سال آینده باشند.
در انتخابات 92 دوقطبی های سازش - مقاومت، هسته ای - معیشت و... را مطرح کرده و به مقصود خود رسیدند. برای انتخابات 96 هم ابتدا در پی دوقطبی «احمدی نژاد - روحانی» بودند که با درایت رهبر انقلاب، در رسیدن به این هدف ناکام ماندند، اما حالا و هر روز در پی دوقطبی سازی های مختلف هستند تا چنانچه یکی از آنها موثر بیفتد، همان خط را تا روز انتخابات ادامه دهند. از کنسرت و جبهه مقاومت گرفته تا قوه قضاییه و حقوق شهروندی، فتنه و...!
آیا مردم، این بار بازی این سیاست بازان را قبل از رسیدن به هدفشان خوانده اند؟! آیا در لحظه سرنوشت، پاسخ قاطعی به این طیف خواهند داد؟ تا پاسخ به این سوال، کمتر از 18 هفته باقی مانده است.
سید مصطفی میرزاباقری برزی