بیکار در اقتصاد به فردی گفته میشود که در سن کار (۱۵ تا ۶۵ سال) و جویای کار باشد، اما شغل یا منبع درآمدی پیدا نکند. کودکان و افراد مسن از آن جهت که قادر به انجام کار نیستند، جزو جمعیت فعال به حساب نمیآیند. زنان خانهدار و دانشجویان اگر جویای کار نباشند، جزو جمعیت فعال شمرده نمیشوند.
بیکاری شاخص مهمی است که نشان می دهد آیا سیاستهای اقتصادی دولت در مسیر درست و پیشرفت قرار دارد و یا خیر؟ همچنین عنوان می شود افزایش تعداد بیکاران نشان دهنده بدتر شدن اوضاع اقتصادی و تولید است و در نقطه مقابل آن، خروجی بهبود فعالیت های اقتصادی رونق اشتغال و کاهش نرخ بیکاری خواهد بود.
با این وجود، سالهاست بازار کار ایران با سیل انبوهی از متقاضیان کار مواجه است که دستکم نیمی از آنها را فارغ التحصیلان دانشگاهی تشکیل می دهند. جوانانی که روزی به امید یافتن شغل بهتر و مناسب تر در آینده راهی دانشگاه ها شده اند و حالا چند سالی از بهترین دوران عمر خود را در پشت میزهای دانشگاه ها گذرانده اند؛ بنابراین آنها توقع دارند امکانات بهتری برای اشتغال متناسب با میزان تحصیلات خود داشته باشند.
آشفتگی آماری در بازار کار سبب شده است برآورد روشنی از تعداد واقعی بیکاران کشور وجود نداشته باشد و یکی از مهمترین مسائلی که درباره وضعیت بازار کار کشور وجود دارد، مستند نبودن آمارها و گزارش های متفاوت فراوان از وضعیت بازار کار کشور است، به طوری که اگر تنها به سخنان مسئولان توجه کنیم، هر از گاهی اظهارات و آمارهای متناقضی درباره اشتغال و بیکاری ارائه می کنند و این مشکل، یکی از دلایل تصمیمگیری نادرست و ناتوانی در برنامهریزی مناسب بهمنظور مهار بیکاری کشور است
http://dana.ir/943994
بازی با آمارها و اعداد و ارقام را خود مقامات دولتی طی دو سه سال اخیر آغاز کرده و به صورت ویژه درباره بیکاری و ایجاد اشتغال بارها گفته اند.
به عنوان مثال حسن روحانی در تاریخ 5 تیر 95 در ضیافت افطار با فعالان عرصه اقتصاد کشور گفت که «طی سه سال اخیر، سالانه حدود 450 هزار اشتغال خالص در کشور ایجاد شده است» و این در حالی است که «ربیعی» وزیر تعاون در تاریخ 9 مهر 95 در مراسم افتتاح کارخانه شیل آبزی گلستان عنوان کرد که طی سه سال گذشته 700 هزار شغل در کشور ایجاد شده است!
همچنین وزیر کار در مراسم افتتاحیه هفدهمین دوره مسابقات ملی مهارت در تاریخ اول آبان 95 گفت: از ابتدای فعالیت دولت، به صورت خالص یک میلیون و 900 هزار و به صورت ناخالص 2 میلیون و 400 هزار شغل در کشور ایجاد شده است.
تعریف جمعیت بیکار از منظر مرکز آمار ایران یعنی فردی که بالای ۱۰ سال است در هفته قبل از آمارگیری فاقد کار باشد، و در آن هفته یا بعد از آن آمادهٔ کار باشد و در آن هفته و سه هفته قبل از آن در جستجوی کار باشد. همچنین افرادی که به دلیل آغاز به کار در هفتهٔ آینده یا انتظار بازگشت به شغل قبلی جویای کار نیستند، بیکار محسوب میشوند
هرچند این تعریف با تعریفی که رئیس مرکز آمار در تاریخ 26 مهر 95 ارائه داد مبنی بر اینکه «هر کسی یک ساعت در هفته کار کند، بیکار نیست»، متفاوت است و حتی «نوبخت» رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی در تاریخ 20 مهر 1393 با بیان اینکه با یک ساعت کار که نمیتوان زندگی کرد، گفته بود: عقل نمی پذیرد که فردی که یک ساعت کار می کند توان گرداندن زندگی خود را داشته و از کار شایسته ای برخوردار باشد؛ چراکه بسیاری از کارمندان ما تمام ساعت کار خود را کار کرده اما بازهم ناچارند شغل دومی داشته تا مخارج سنگین اقتصادی و زندگی خود را تامین کنند.
این اظهارات مقامات درباره تعریف بیکاری به گونه ای است که به نظر می رسد مسئولان مربوطه در هر دولتی، با تغییر تعاریف بیکاری سعی در کاهش تعداد بیکاران دارند نه با اقدام و عمل!
البته رئیس جمهور در سخنرانی های خود همیشه سعی داشته که آمار ایجاد اشتغال را خوب توصیف کند و حتی 17 اسفند گذشته هم گفت که «دولت، یک میلیون و 179 هزار شغل ایجاد کرده است»
نتایج آمارگیری نیروی کار در پاییز 94 نشان می دهد سه میلیون و 881 هزار و 227 نفر در بخش کشاورزی، هفت میلیون و 176 هزار و 806 نفر در بخش صنعت و 10 میلیون و 980 هزار و 32 نفر در بخش خدمات شاغل هستند. این یعنی کل افراد شاغل تا پایان پاییز 94 چیزی بالغ بر 22 میلیون و 38 هزار و 353 نفر بوده اند. بنابراین از پایان تابستان 92 یعنی از زمان آغاز به کار دولت حسن روحانی تا پایان پاییز 94 نه تنها شغلی ایجاد نشده، بلکه 152 هزار و 791 نفر هم شغل خود را از دست داده اند. با این حساب معلوم نیست، حسن روحانی و معاون اول دولت یازدهم چگونه ادعا می کنند که دولت تدبیر و امید یک میلیون و 179 هزار شغل ایجاد کرده است!
این در حالی است که مرکز آمار یک ماه بعد در فروردین 95 اعلام کرد: دو میلیون و 729 هزار نفر بیکارند!
انتشار آمارهای متناقض در حالی است که رئیس جمهور (ششم مهر 95) در دیدار با برگزارکنندگان سرشماری عمومی نفوس و مسکن گفت: بگذارید آمار را مسئولین آمار اعلام کنند. آمار و اطلاعات باید دقیق و شفاف باشد. بخش هایی هستند که آمارهای سرخود درست می کنند که نمی دانم ازکجا نشات می گیرد»
البته این آمارها زیاد دوام نیاورد و دولتمردان ناچار به گفتن واقعیات شدند، به طوری که بعد از سه سال از روی کار آمدن دولت و ارائه آمارها مبنی بر ایجاد اشتغال، رئیس جمهور اول آبان 95 در همایش روز ملی روستا و عشایر گفت: «امروز بیکاری وعدم اشتغال یک معضل بزرگ برای سراسر کشور ما است. باید با بیکاری مقابله کنیم. برای جوان ها و به ویژه دختران و زنان باید به "فکر" اشتغال باشیم»
رئیس دولت تدبیر که حل بسیاری از مشکلات از جمله بیکاری را به لغو تحریم ها نسبت می داد و می گفت «تحریمها باید برداشته شود تا مشکل آب، اشتغال و ازدواج جوانان حل شود!» به ناچار مجبور شود اعتراف کند «امروز مشکلاتی در آب، بیکاری، محیط زیست و گرد و غبار داریم!»
حتی صندوق بین المللی پول هم در تاریخ 14 مهر 95 در آمار جدید اعلام کرد که وضعیت بیکاری در ایران بدتر شده و نسبت به سالهای 92 تا 95 هفت پله نزول داشته است.
بر اساس این گزارش، نرخ بیکاری ایران در سال 2016 به 11.28 درصد افزایش خواهد یافت. در عین حال، رتبه کشور به لحاظ بیکاری در جهان نسبت به سال گذشته 2 پله نزول کرده است و هنوز نتوانسته به جایگاه 3 سال گذشته یعنی در سال 2013 برابر با سال 1392 پیش از آغاز به کار دولت یازدهم بازگردد.
«جهانگیری» معاون اول رئیس جمهور هم، چهارم شهریور 95 در نشستی با حضور استاندار سمنان و جمعی از مدیران استانی در سالن یادگار امام استانداری سمنان گفت» «: تورم امالمصائب اقتصاد کشور محسوب میشود و میدانیم بیکاری در کشور خیلی زیاد است/شمار زیادی از کارگران کارخانهها نیز بیکار شدهاند»
روزنامه اعتماد هم در همین زمینه در گزارشی از افزایش آرام نرخ بیکاری خبر داد و نوشت: زمستان گذشته شاهد رشد1/2 درصدی بیکاری بودیم و خطرسونامی بیکاری احساس میشود
اینها در حالی است که رئیس جمهور قبل از انتخابات 1392 وعده هایی را برای حل بیکاری داده بود از جمله : دولت تدبیر بیکاری را کاهش خواهد داد!. اولین گام دولت کاهش نرخ بیکاری است!. ما میتوانیم بیکاری را در مرحله نخست کاهش و در مرحله بعد در اندازه عادی بینالمللی قرار دهیم!. !/ ریشهکنی بیکاری از اهم برنامههای من خواهد بود و این کار شدنی است.
اما روحانی در سفرش به کرمانشاه بعد از سه سال از روی کار آمدن دولتش اذعان کرد: ما امروز مشکلاتی چون، آب، بیکاری، محیط زیست، رکود و نامناسب بودن محیط کسب و کار و حمل ونقل داریم. ما باید مشکلات بیکاری را در کشور حل کنیم
حتی چند روز پیش (95.8.15) رئیس جمهور با حالتی عصبی گفت که « اگر نتوانستیم برای جوانان این کشور شغل ایجاد کنیم، انقلابی نیستیم»، که «عیسی منصوری» مسئول اشتغال آفرینی دولت در تاریخ 29 شهریور 95 در گفتگو با روزنامه اعتماد گفته بود «انتظار اشتغال زایی از دولت انتظار نابجایی است!. روحانی امسال برای اشتغالزایی بودجه ای به ما نداده است!»
مشت نمونه خروار است و اینها تنها بخشی از آمارها و گفته های متناقض دولتمردان تدبیر و امید در رابطه با بیکاری و اشتغال بود که به صورت مختصر بیان شد و تحلیل ساده از آمار، نشان از عددسازی در فضای شغلی دارد که در دولتهای مختلف بر اساس رویکردهای مختلف سیاسی و اجتماعی صورت گرفته است. در نهایت میبینیم که آماری در دسترس قرار میگیرد که با واقعیتهای اجتماعی جامعه همخوان نیست.
وضعیت اقتصادی کشور، خود گویای همه چیز است و نیازی به آمار نیست! 60 درصد از واحدهای تولیدی کشور به صورت تعطیل و نیمه تعطیل درآمدهاند. خاصه آنکه علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اخیراً گفته است دقیقه به دقیقه بر تعداد بیکاران افزوده می شود و هر 5 دقیقه یک نفر به متقاضیان کار اضافه میشود.
اگر به گفته وزیر کار، هر دقیقه 5 نفر در کشور در جستجوی شغل باشند و به تعداد بیکاران افزوده شوند، بنابراین در هر ساعت 300 نفر، هر روز 7200 نفر، هر هفته 50400 نفر، هر ماه 216 هزار نفر و خلاصه اینکه هر سال 2 هزار و 592 تازه وارد به بازار کار کشور خواهیم داشت.
در این فضا به نظر می رسد بهترین کمک به دولت برای حل احتمالی مشکل اشتغال و عملی کردنِ احتمالی درصدی از وعده های مکرر خود در این زمینه، این باشد که به جناب رئیس جمهور توصیه کنیم سعی کند حداقل پیش از سخن گفتن در این زمینه، نگاهی به آمار نهادهای رسمی دولت در این حوزه بیندازد و همچنین با دست برداشتن از رفتارهای پوپولیستی که دولت قبل را متهم به آن می کنند، در این زمینه به «اقدام و عمل» نیز بیندیشد. هرچند که آمار واقعی جیب مردم است نه بانک مرکزی و مرکز آمار.
مصطفی میرزاباقری برزی