ماه ذیالحجه سال نهم هجری بود که پیامبر صلیالله علیه و آلهوسلم از جانب خداوند ماموریت یافت آیات سوره برائت را بر مشرکین و زائران مکه قرائت کند. بدین منظور پیامبر(ص)، ابوبکر را به سوی مکه اعزام نمود. اما اندکی بعد از حرکت ابوبکر از مدینه به سمت مکه، جبرئیل نازل شد و گفت: خداوند بر تو سلام میفرستد و میفرماید جز تو یا کسی که به منزله تو باشد نمی تواند این ماموریت را به انجام رساند.
پیامبر (ص) بعد از دریافت وحی الهی، امیرالمومنین علی علیهالسلام را مامور کرد تا خود را به ابوبکر برساند و سوره برائت و پیمان نامه پیامبر(ص) را از او بگیرد و در میان حاجیان و مشرکین مکه قرائت کند. امیرالمومنین(ع) بر طبق فرمان پیامبر (ص)عمل کرد و در ایام حج به مدت سه روز در صبح و ظهر و شام با خواندن آیات سوره برائت، بیزاری خدا و رسولش را از مشرکین با صدای بلند و رسا فریاد میزد و به مشرکین گوشزد میکرد که از این به بعد هیچ مشرکی نمیتواند حج خانه خدا را به جا آورد و با این کار ؛مشرکان کینه توز را از صلابت و دلیری خویش به شگفت وامیداشت.
بیزاری جستن از مشرکان و فریاد برائت سر دادن، کار هر کسی نیست. فریاد برائت از مشرکین را علی علیهالسلام سر میدهد که بیواهمه در بستر پیامبر (ص) میخوابد و خود را در معرض شمشیرهای پر از کینه قرار میدهد؛ نه آن کسی که در پناه غار هم دلش میلرزد.
خداوند به هر کسی اجازه نمیدهد بر سر دشمنانش فریاد برائت برآورند. فریاد برائت را کسی همچون علی علیهالسلام سر میدهد که دلاوریهایش در میدان احد جبرئیل را شگفتزده میکند و صلابتش، خیبر را به تسلیم وامیدارد نه آنان که از کارزار احد و خیبر میگریزند.
فریاد بیزاری از دشمن را عباس (ع) سر میدهد که اماننامه شمر را پاره میکند و حتی وقتی به دل دشمن میزند و تحریم آب را میشکند حسرت یک جرعه نوشیدن آب را بر دل فرات میگذارد.
فریاد برائت از دشمنان خدا؛ فریادی است که در بستر زمان جاریست و امروز در شعار مرگ بر آمریکا تجلی یافته است. شعاری که خداوند به هر کسی لیاقت نمی دهد آن را بر سر دشمنش فریاد بزنند.
مرگ بر آمریکا را خمینی (ره)کبیر سر میداد که جز خدا از کسی نمیترسید و میفرمود آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.
مرگ بر آمریکا شعار بهشتی بود که میگفت آمریکا از دست ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر.
مرگ بر آمریکا شعار همه خوبانی است که در شلمچه و طلائیه و فکه و اروند حماسه آفریدند و ناظران وجه الله شدند. شعار همت و باکری و چمران است، شعار حسین فهمیده است که حیثیت مرگ را به بازی گرفت.
مرگ بر آمریکا شعار اهل جهاد است پس اگر دلت برای گفتن این شعار صاف نیست به سبک زندگیت نگاه کن تا ببینی که چگونه به روزمرگیها عادت کردهای و گمان میکنی زندگی همین است و بس.
اگر قبلا این شعار را سر میدادی و اکنون برای گفتنش زبانت نمیچرخد ؛ پایههای ایمانت را چک کن شاید موریانه نفاق و ترس و دنیاطلبی پایههای ایمانت را خورده باشد.
اگر صدایت در گفتن مرگ بر آمریکا صلابت ندارد یقین بدان که یا اهل خواندن زیارت عاشورا نبودهای یا تاکنون هرچه زیارت عاشورا خواندهای چیزی جز لقلقه زبان نبوده است.
این سنت خداوند است که حرمت نفسهای پاکی را که بر سر دشمنانش فریاد انزجار سر میدهند نگه میدارد و عینیت یافتن شعارهایشان را به نمایش میگذارد. لذا تاریخ گواه است که ما فقط وقتی از شعارهای انقلابمان دست کشیدیم که عملی شدنش را به نظاره نشستیم.
ما گفتیم مرگ بر صدام و صدام را به گور فرستادیم ؛گفتیم مرگ بر شوروی و کمونیسم را به موزه فرستادیم و فروپاشی شوروی را شاهد بودیم؛ گفتیم مرگ بر منافقین و منافقین را به ذلت نشاندیم و آنقدر مرگ بر آمریکا میگوییم تا ایالات متحده را به پنجاه ایالت منفرده تبدیل کنیم.