آنقدر از خاور میانه، منطقه، کشورهای مسلمان، گرفتاری هایشان و حوادث آبستن در این چارچوبه معماگونه نوشتند و گفتند که دیگر حتی کشتار ۱۷۰۰ نفری در اسپایکر عراق، سر بریدن های بیشمار در سوریه، خودانفجاری های تهوع آور در باقی بلاد مسلمین و حتی جان باختن چند ده نفری در یک تصادف جاده ای در مملکت خودمان هم به امری عادی و روزانه و غیرقابل تعمق بدل گشته است.
همه این حوادث و رویدادها را یا به ناف اسلامی انحرافی، زاییده التقاط و تحجر عده ای متعصب خشک مغز می بندیم و یا از سر عقب ماندگی فرهنگی و اقتصادی از غربی ها می دانیم.
همدردی با مردم جنگ زده دو کشور همسایه، هم دین، هم کیش و هم پیمان را همانقدر درنظرمان چندش آور کرده اند که شمع روشن نمودن برای مقتولین توهین کننده به ساحت رسول خدا (ص) در شارل ابدوی پاریس را یک افتخار ونشانه رشد و ترقی فرهنگی و انسانی می دانند.
و اما، زیاد نگذشته از فاجعه انسانی منا و مستور ماندن خبرها از عمق فاجعه رخ داده شده!! و همچنین توالی حملات انتحاری در لبنان و عراق و سوریه، صدها و هزاران انسان در خون غلتیدند و بسی خانواده ها متلاشی شدند، در حالی که همین غربی ها سر ماندن یک شخص مخالف دیدگاه هایشان، معاملات پشت پرده با تروریست ها داشته اند و امروز خود ضرب شصتشان را چشیدند.
و اکنون ما هنوز اندرخم فرستادن بالن شمع به یاد کشته های پاریس و ابراز همدردی هستیم!
باشد که حساب ما را از حساب آن مسلمانان سیاه پندار سیاه کردار جدا کنند،
اشد که تاثر و تاسف ما را از رویداد فاجعه بار در قلب مسیحیت بپذیرند، که ما نیستیم آنچه می پندارند از بربریت!!!
و صد البته لایق این همه توطئه و دسیسه از طرفشان نیستیم.
امیدواریم که شمع های بر افروخته به یاد کشته های پاریس از آن روی باشد که بنالیم: ای پاریس به خاطر داشته باش که ما خود زخم خورده تروریسم هستیم، بچشید طعم تلخ اضطراب و ترس را در کوچه ها و خیابان هایتان، شاید کمی درک کنید چه بر سر خاورمیانه ما آورده اید.
ومن الله التوفیق