پنجشنبه شب در برنامه " دیروز، امروز، فردا" رییس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در سال 88، افکار ضددینی سبز خود و همفکرانش را بیان، و همانند عاشورای 88 به امام حسین (ع) و عاشورا اهانت کرد.
" نجفقلی حبیبی" که در زمان اصلاحات یعنی از سال ۱۳۷۶ تا سال ۱۳۸۴ رئیس دانشگاه علامه طباطبایی بود، در رسانه ملی، رسانه ای که مدعیان جنبش فتنه گر سبز و در راس آنها رهبران آنها مدعی بودند که رسانه ملی خلاف واقع می گوید و حتی تحریم کرده بودند که در رسانه ملی شرکت نکنند!، در ادامه اهانت های بی پایان برخی در فضای بی چارچوب جامعه، با زیرسوال بردن مقدسات شیعه و با بیهوده دانستن مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام گفت: سالانه در ایام عاشورا چه پول ها که درمملکت خرج میشود،اما بازده اینها چقدر است؟هیچی. چهار نفر گریه می کنند و تمام میشود!
برای مراقبت از مرزهای اعتقادی و مقابله با شبهه افکنی های امثال این فرد معلوم الحال، باید ادله تاریخی، منطقی مستند ارایه کرد تا در مقابل ویروس های خطرناک اینچنینی در سطح جامعه، پادزهر مناسبی تدارک دیده شود
گریه در کلام ائمه
در باب گریه بر سیدالشهدا(ع)، فواید و آثار روحی، فردی و اجتماعی آن، ظاهرا این قبیل افراد دچار نوعی غفلت تعمدی شده اند چه آنکه فردی به سن و سال گوینده شبهات فوق که در جامعه اسلامی ایرانی رشد کرده، بعید است تاکنون پیرامون مساله مهم گریه و اشک بر مظلوم کربلا، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) احادیث مستند نشنیده باشد.
با این حال، ظاهرا چاره در انتشار چند روایت ناب و معروف است تا شاید برای مبتلایان به بیماری فراموشی خودخواسته نسخه شفابخشی پیچیده شود و همچنین، برای زخم خوردگان از طعنه های بیماران فکری و روحی، مرهمی پیشکش گردد؛ برای اهل بکاء و محبان االحسین(ع) ناگفته پیداست این چند روایت (که به عشق خامس آل عباء پنج حدیث انتخاب شده) تنها مشتی نمونه خروار است:
الف) پیامبر اعظم(ص) فرمود: فاطمه جان !روز قیامت هر چشمی گریان است، مگر چشمی که در مصیبت و عزای حسین گریسته باشد، که آن چشم در قیامت خندان است و به نعمتهای بهشتی مژده داده می شود.
امام حسین(ع) فرمود: من کشته اشکم. هیچ مؤمنی مرا یاد نمی کند مگر آنکه (به خاطر مصیبتهایم) گریه می کند.
امام سجاد(ع) فرمود: هر مؤمنی که چشمانش برای کشته شدن حسین بن علی علیه السلام و همراهانش اشکبار شود و اشک بر صورتش جاری گردد، خداوند او را در غرفه های بهشتی جای می دهد.
امام صادق(ع) فرمود: هرکس که چشمش در راه ما گریان شود، به خاطر خونی که از ما ریخته شده است، یا حقی که از ما گرفته اند، یا آبرویی که از ما یا یکی از شیعیان ما برده و هتک حرمت کرده اند، خدای متعال به همین سبب، او را در بهشت جاودان برای ابد جای می دهد.
امام رضا (ع) فرمود: هرکس که عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه اش باشد، خداوند روز قیامت را برای او روز شادی و سرور قرار می دهد.
اینک، نجفقلی حبیبی بگوید که در برابر احادیث معروف و مستند فوق چه پاسخی دارد؟ آیا العیاذ بالله، معصومین(ع) برای مساله ای که از دید او بازده فرهنگی کمی دارد، با این درجه اهمیت و با تعداد فراوان ذکر حدیث فرموده اند؟!
گریه در کلام امام خمینی (ره)
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی که امروزه برخی به دروغ خود را منتسب به آن عزیز سفر کرده دانسته و اینگونه نعل وارونه می زنند که پیر جماران، الگوی آنهاست، در باب گریه بر سیدالشهداء(ع) و فواید مجلس و محافل حسینی(ع) و عاشورا و محرم و... بیانات بسیاری دارند که به جهت رعایت اصل اختصار در نوشتار، تنها به 3 نمونه که کمتر به آنها پرداخته شده، بسنده می شود:
اینها از این مجالس، از آن جنبۀ سیاسی اش می ترسند. امروز هم مجالس ما تحوّل درش پیدا شده است؛ مثل سابق نیست، متحول شده است. همۀ افراد ملت ما، مجالس ما متحول شده است. لکن گمان نکنند آنهایی که جنبه های سیاسی به نظرشان دارند و مثلاً روشنفکر هستند، به نظرشان که مجالس گریه دیگر چیزی نیست. همین گریه هاست که کارها را پیش برده، همین اجتماعات است که مردم را بیدار می کند. ما از این مخالفت هایی که شد در زمان رضاخان و شک نداریم که به دستور بوده ـ خود او خیلی معلوم نبود که اگر دستور ندهند، این حرفها را بزند ـ از این مخالفت هایی که شد، باید عبرت بگیریم؛ ببینیم با مجالس روضه مخالف بودند، معلوم می شود که مجالس روضه با آنها مخالف است.
نمی دانند این قشرهای سیاسی که چه خدمتی این منبر، این محراب، به این کشور کرده. اینها چنانچه ملی هستند ـ ما کار نداریم که آیا به خدا هم کار دارند یا نه ـ اگر ملی هستند، اگر کشورشان را می گویند می خواهیم، اگر ملت را می گویند که ما می خواهیم، اینها باید دامن بزنند به این روضه خوانی ها، برای اینکه این روضه خوانی ها این ملت شما را حفظ کرده، این روضه خوانی ها و مصیبت و گریه است که کشور شما را حفظ کرده. بله، چنانچه یک مردمی هستند که روی همان نقشه ای که طرح شده است، که باید قدرت اسلام گرفته بشود و قدرت روحانی گرفته بشود و قدرت خطیب گرفته بشود تا راه باز بشود برای آنهایی که باید استفاده کنند و استفاده کردند، آنها یک مردم دیگری هستند که با آنها نمی توانیم حرف بزنیم. اما سایر مردم، اینهایی که مسجد می آیند، منبر را گوش می کنند، مطالب را گوش می کنند، همچو که به روضه می رسند، رد می شوند می روند، این از باب این[است]که ملتفت نیستند چه هست آن.
ما را سیدالشهدا اینطور هماهنگ کرده. ما برای سیدالشهدایی که اینطور هماهنگ کرده اظهار تأسف نکنیم، ما گریه نکنیم؟ همین گریه ها نگه داشته ما را. گول این شیاطینی که می خواهند این حربه را از دست شما بگیرند گول اینها را نخورند جوان های ما. همینها هست که ما را حفظ کرده. همینها هست که مملکت ما را حفظ کرده. تکلیف آقایان است روضه بخوانند. تکلیف مردم است دسته های شکوهمند بیرون بیاورند. دسته های سینه زن شکوهمند... دسته ها بیرون بیایند، سینه بزنند. هرکاری که می کردند بکنند. اجتماعاتشان را حفظ بکنند. این اجتماعات است که ما را نگه داشته. این هماهنگی ها هست که ما را نگه داشته. گولشان می زنند این جوان های عزیز صافدل را. می آیند توی گوشش می خوانند خوب دیگر گریه می خواهیم چه کنیم؟ گریه می خواهیم چه کنیم یعنی چه؟ ما تا ابد هم اگر برای سیدالشهدا گریه بکنیم، برای سیدالشهدا نفعی ندارد، برای ما نفع دارد، همین نفع دنیایی اش را شما حساب بکنید، آخرتی اش جای خودش، همین نفع دنیایی اش را حساب کنید و همین جهت روانی مطلب را که قلوب را چطور به هم متصل می کند. ما این سنگر را نباید از دست بدهیم و کسانی که کوشش دارند که این سنگر را از ما بگیرند، آنهایی که از ما هستند و مردم صالحی هستند بازی خورده اند، پشت اینها یک دست مرموز فاسد مفسدی هست که می خواهد ملت ما را به تباهی بکشد و ما باید بیدار باشیم. ملت ما باید بیدار باشند.
از نجفقلی حبیبی پرسیده می شود که در برابر فرمایشات امام خمینی(ره) چه در چنته دارد و خود را معادل کدامیک از عبارات فوق می داند؟!
گریه در کلام آیت الله خامنه ای
رهبرمعظم انقلاب اسلامی نیز نیز طی دوران زعامتشان بر امت اسلامی بارها بر اصل مهم عزاداری اهل بیت(ع) به ویژه سید و سالار شهیدان تاکید داشته اند و بعضا در برخی مناسبت ها، حتی ایشان در جلسه رسمی سخنرانی روضه خوانده اند و گریسته اند و مستمعین را نیز گریانده اند. جلسات روضه معظم له در ماه محرم و ایام فاطمیه و مناسبت های دیگر سال نیز زبانزد خاص و عام است.
از ایشان نیز 3 کلام کمتر شنیده شده در باب گریه بر سیدالشهداء(ع) انتخاب شده، که تقدیم می شود:
این عزادارىهایى که انجام می گیرد، این گریه و زارىاى که می شود، این تشریح حوادث عاشورا که می شود، اینها چیزهاى لازمى است. یک عده از موضع روشنفکرى نیایند بگویند آقا اینها دیگر لازم نیست. نه، اینها لازم است؛ اینها تا آخر لازم است؛ همین کارهائى که مردم می کنند... همین عزادارى متعارفى که مردم می کنند؛ دستهجات سینهزنى راه مىاندازند، عَلَم بلند می کنند، اظهار محبت می کنند، شعار می نویسند، می خوانند، گریه می کنند؛ اینها ارتباط عاطفى را روزبهروز بیشتر می کند؛ اینها خیلى چیزهاى خوبى است.
عاشورا را شیعه، با همه وجود نگه داشتند. شما ببینید در طول سالهاى متمادى، قرنهاى متمادى، یاد امام حسین، نام امام حسین، تربت امام حسین، عزاى امام حسین هرگز از بین مردم پیرو اهل بیت و مؤمنِ به اهل بیت خارج نشد؛ این را رها نکردند؛ هرچند خیلى تلاش شد. حالا شما قضیه متوکل و بستن راه را شنیده اید. اینها آن کارهاى چاروادارى، مخالفتهاى چاروادارى بوده است. مخالفتهاى بسیار زیادى در طول زمان به شکلهاى ظاهراً علمى، به شکل احساساتى، به شکل تجربه اى انجام دادند، ولى شیعه نگه داشته است و باید نگه دارد. می گویند چرا ماتم و گریه و اشک را در بین مردم رواج می دهید؟ این ماتم و اشک براى ماتم و اشک نیست، براى ارزشهاست. آنچه پشت سر این عزاداری ها، بر سر و سینه زدن ها، اشک ریختن ها وجود دارد، عزیزترین چیزهائى است که در گنجینه بشریت ممکن است وجود داشته باشد؛ او همان ارزش هاى معنوىِ الهى است. اینها را می خواهند نگه دارند که حسین بن على مظهر این ارزشها بود. یادِ آنهاست؛ زنده نگه داشتن آنهاست
حادثه عاشورا، خشک و صرفاً استدلالى نیست، بلکه در آن عاطفه با عشق و محبت و ترحم و گریه همراه است. قدرت عاطفه، قدرت عظیمى است؛ لذا ما را امر مى کنند به گریستن، گریاندن و حادثه را تشریح کردن. زینب کبرى (س) در کوفه و شام منطقى حرف مى زند اما مرثیه مى خواند؛ امام سجاد بر روى منبر شام، با آن عزت و صلابت بر فرق حکومت اموى مى کوبد اما مرثیه مى خواند. این مرثیه خوانى تا امروز ادامه دارد و باید تا ابد ادامه داشته باشد، تا عواطف متوجه بشود. در فضاى عاطفى و در فضاى عشق و محبت است که مى توان خیلى از حقایق را فهمید، که در خارج از این فضاها نمى توان فهمید.