سفر اخیر «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا به عربستان، امارات و قطر، نمایش پرهیاهویی از سیاستهای ضدایرانی بود که نه تنها ایران را بهعنوان تهدیدی ساختگی برجسته کرد، بلکه وابستگی سران عرب به واشنگتن را عریانتر ساخت. گزارش «واشنگتنپست» نشان میدهد ترامپ طی این سفر ۷۸ بار نام ایران را تکرار کرد و ۴۸ دقیقه از سخنرانیهایش را به ایران اختصاص داد؛ اما این اقدام تا چه اندازه حسابشده بود و تا چه اندازه نتیجه عکس داشت؟
دشمنسازی یا توهمسازی؟ ترامپ با تکرار نام ایران به دنبال تثبیت روایتی از «تهدید ایران» بود؛ روایتی که پایهاش نه بر واقعیت، بلکه بر هراسافکنی و فروش امنیت استوار بود. او تلاش کرد تا سران عرب را به این باور برساند که ایران، دشمنی بزرگ است؛ درحالیکه این اقدام، بیشتر به نمایشی برای پررنگ کردن جایگاه آمریکا و مشروعیتبخشی به فروش تسلیحات شباهت داشت.
معاملهگری تسلیحاتی به قیمت بیثباتی: ترامپ با استفاده از استراتژی ایرانهراسی، قراردادی چند تریلیون دلاری برای فروش تسلیحات با عربستان، قطر و امارات منعقد کرد. او به شکلی هدفمند، ایران را بهعنوان «عنصر تهدیدزا» معرفی کرد تا این قراردادها را توجیه کند؛ اما این سیاست، تنها به افزایش تنشها و بیثباتی منطقه انجامید.
رسانهسازی بحران؛ سیاستی که نتیجه معکوس داد: ترامپ با تمرکز بر ایران، درواقع تلاش کرد تا نگاه افکار عمومی عرب را از بحرانهای داخلی و مشروعیتزدایی از رژیمهای سرکوبگر منحرف کند. او دشمنی خارجی ساخت تا مردم منطقه بهجای مقاومت، دچار توهم ترس از ایران شوند؛ اما این تلاش نیز نتیجه معکوس داد و بیشازپیش ایران را بهعنوان قدرتی مستقل و مقاوم مطرح کرد.