اول بهار هنگام شکوفه زدن گل های بهاری است و با آمدن فصل گل و شکوفه دل های بهاری به یاد گل های بهاری می افتد که در اوج زیبایی پرپر شدند!
وقتی همه گل ها جوانه می زنند، عده ای به سراغ گل هایشان در دل خاک می روند. همه گل ها سر از خاک در آوردند، اما گل های ما هنوز در زیر خاک ها پنهانند.
هنوز مادرانی به دنبال گل هایشان هستند و هنوز صدای انتظار از وجودشان می آید! هنوز کمر خمیده پدری که سالهاست جوانش را ندیده و حتی سنگ یادبودی نیز ندارد صاف نشده است.
ماه رمضان هم از راه رسید و همه آفریدههای خدا را به ضیافت عشق و عشقبازی با معبود دعوت کرد.
سفره ای که به وسعت بخشندگی خداست، پهن شده و من تو اگه لایق باشیم، دعوت صاحبخانه را لبیک میگیم و ریزهخوار این خان پر نعمت الهی میشیم.
میگن میهمان حبیب خداست و چه لذتی بیش از اینکه دوست و همنشین خالقت باشی، معبودی که عاشق بنده هاشه و نعمتهاشو براشون تمام و کمال سر سفره میاره.
تا که باشیم و چه باشیم و...
« گــــر گـــدا کاهل بُوَد *** تقصیر صاحبخانه چیست؟ »
رمضان یک تحول، تحولی از خویش به او، از منیّت به آدمیت، از بیقیدی به مسئولیت، مسئولیت انسان شدن، خدایی شدن، آسمانی شدن، پیدا کردن گمشدههای درون، گمشدههایی که اگر بشناسیمشون و پیداشون کنیم واژه اشرف مخلوقات را درک کردیم و فهمیدیم